شعر اشعار منور

ﺩﻟﺨﻮشی‌هـا را هـراسِ رفتنت دلشـوره کـرد​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
و من آن کافرم که بی اذان
گاهی سجده میکنم به قبله‌ی حضرت مادرم​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

در غياب ِتو كسي شاد نديده ست مرا
كسي از فكر تو آزاد نديده ست مرا​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن
چشم‌ها بیشتر از حنجره‌ها میفهمند​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ناگهان خوابی مرا خواهد ربود
من تهی خواهم شد از فریاد درد​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اینکه من خواب ندارم هنر رفتن توست
رفتی و خواب مرا با چمدانت بردی... .​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
در عزاداری او رسم چهل روز کم است
یاد چشمش همه‌ی عمر سیه پوشم کرد​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
شده , هی گم بشوی در خودت و دم نزنی
من غریبانه ترین حالت دردم بخدا​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاش به تو دلبسته شدن
این همه اندوه نداشت...​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
محو چشمان تو بودم که به دام افتادم
صید را زنده گرفتی و به کشتن دادی​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین