شعر اشعار منور

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

من امیدی را در خود بارور ساخته‌ام
تار و پودش را با عشق تو پرداخته‌ام
#فریدون_مشیری

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

عشق دانشکده‌ی تجربه‌ی انسان‌هاست...
گرچه چندیست پر از طفلِ دبستان شده است!
#غلامرضا_طریقی

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

تار و پود موج این دریا به هم پیوسته است
می زند برهم جهان را هر که یک دل بشکند
#صائب_تبریزی

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

به روی شیشه‌ی دنیا غبار کافی نیست؟
غم است بر دل ما بیشمار ، کافی نیست؟

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

در این زمان که تو باید کنارمان باشی
وجود این همه بی اعتبار کافی نیست؟

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

کی رفته‌‌ای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بوده‌ای نهفته که پیدا کنم تو را
#فروغ_بسطامی

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

کدام جای جهانم چه فرق دارد این ؟
که عشق می‌کِشَدم هر طرف تو آن ‌جایی
#خدیجه_نصیری

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

تو را می‌بیند و در دستِ زاهد رشته‌ی تسبیح
تو را می‌بینم و در دستِ من پیمانه می‌لرزد...
#سجاد_سامانی

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

ز صد رفیق یکی مهربان فتد ، هش‌دار
که ترک صحبت یاران مهربان نکنی
#ملک‌الشعرا_بهار

 

[ابتـهاجابتـهاج عضو تأیید شده است.]

هوشم ببر زمانی؛ تا کی غم زمانه؟!