نوشتن داستان کودک

بنویس
راهنمایی برای نوشتن داستان کودک??

?|• بخش اول:
• مقدمه: چطور کتاب کودک بنویسیم
• بهترین ایده رو پیدا کنید.
• شخصیت اصلی رو پرورش بدید.



•[?]• مقدمه: چطور کتاب کودک بنویسیم؟
.

?|• هر کسی می‌تونه بشینه و کتاب کودکانه‌ای بنویسه، با کمی کمک و راهنمایی مال شما هم می‌تونه به قدری خوب بشه که توجه هزاران کودک رو جلب کنه.

?|• هیچی حسش بهتر از این نیست که کتاب چاپ‌شده رو در دست بگیرید و برای بچه‌ای بخونید. دوازده قدم زیر رو بخونید، سریع یاد می‌گیرید.


•[1⃣]• بهترین ایده رو پیدا کنید.

?|• احتمالا ایده‌ای دارید، اما باید بهبودش بدید. توی گوگل دنبال کتاب‌هایی بگردید که مشابه ایده‌ی شما هستند، خلاصه‌هاشون رو بخونید و بفهمید که کتاب شما چه تفاوتی با اون‌ها داره.

?|• خیلی‌ها این کار رو انجام نمی‌دن. تحقیق ساده‌ایه! دو دقیقه وقت بذارید و ببینید دارید با چه کتاب‌هایی رقابت می‌کنید.

?|• خیلی از نویسنده‌هایی که راهنمایی کردم، متوجه شدن ایده‌شون قبلا نوشته شده. لزوما چیز بدی نیست؛ در واقع نشون می‌ده بچه‌ها دوست دارن درباره‌ی اون موضوع بخونن!

✂️|• ترفند اینه که پیچش داستانی‌ای بسازید تا نسبت به بقیه کتاب متفاوتی بشه. مثلا، کتاب درباره‌ی قلدری کردنه؟ بذارید از زاویه‌دید قلدر روایت بشه! یا اگه درباره‌ی یه سگه، می‌تونید بذارید ولگرد باشه یا یکی از چشم‌هاش کور.


•[2⃣]• شخصیت اصلی رو پرورش (Develop) بدید.

?|• من سالانه صدها کتاب کودک رو ویرایش می‌کنم، و بهترین‌هاشون شخصیت‌های منحصر به فرد دارن. از جهاتی غیرمعمول‌اند‌. عادت‌های بامزه دارن. عجیب به نظر می‌رسن. متفاوت حرف می‌زنن.

?|• اما وقتی کتابی می‌بینم که شخصیت اصلیش عین همه‌ی بچه‌هاست، نگرانم می‌کنه. شخصیت اصلی نباید درست مثل همه به نظر برسه، فقط باید واقع‌گرا باشه.

?|• توصیه‌ی من اینه که درباره‌ی شخصیت سوال‌هایی بپرسید و بفهمید چقدر می‌شناسیدش. مثلا:

  • شخصیت اصلی به چی میل داره؟
  • بهترین و بدترین عادتش چیه؟
  • درون‌گراست یا برون‌گرا؟
  • طرز صحبت کردنش از چه لحاظ متفاوته؟ (عبارت‌های گوگولی، تکرار عبارت یا واژه‌ی خاص، لهجه، صدای بلند یا آرام)
  • به خودش شک داره یا زیادی شجاعه؟
  • حیوون خونگی داره؟ (یا شخصیت اصلی حیوان، آیا صاحب انسان داره؟)
  • چی خوشحالش می‌کنه؟
  • رازی داره؟
  • چه کاری رو بعیده انجام بده؟
  • چی رو دوست داره که اکثراً ازش متنفرن؟

❕ به زودی نمونه پرسش‌نامه‌های بیشتر برای شناختن شخصیت‌ها خواهیم داشت. این آرشیو رو هم بررسی کنید، می‌تونه مفید واقع بشه‌.

ادامه دارد...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•[3⃣]• به مقدار کافی بنویسید.

?|• کتاب باید چند کلمه داشته باشه؟ این احتمالا سوالیه که بیشتر از همه ازم می‌پرسن.

?|• باید بفهمید برای چه رِنج سنی‌ای می‌نویسید. مثلا در زبان انگلیسی:

● (کتاب بورد) نوزاد تا سه ساله: ۰_۲۰۰ کلمه
● (کتاب مصور کودکانه‌تر) دو تا پنج ساله: ۲۰۰_۵۰۰ کلمه
● (کتاب مصور) سه تا هفت ساله: ۵۰۰_۸۰۰ کلمه
● (مصور بزرگسالانه‌تر) چهار تا هشت ساله: ۶۰۰_۱۰۰۰ کلمه
● (کتاب فصل‌بندی‌شده) پنج تا ده ساله: ۳۰۰۰_۱۰۰۰۰ کلمه
● (کتاب دبستانی) هفت تا دوازده ساله: ۱۰۰۰۰_۳۰۰۰۰ کلمه

?|• رایج‌ترین دسته، کتاب مصور برای سنین بین سه تا هفت ساله‌ست. نذارید کتاب مصور بیشتر از هزار کلمه بشه. تمام واژه‌های اضافی رو خط بزنید.


•[4⃣]• سریع داستان رو شروع کنید.

?|• خیلی از کتاب‌های کودک منتشرنشده، نتونستن توجه بچه (و والدین!) رو جلب کنن. چون داستان رو زیادی یواش شروع می‌کنن. اگه داستان درباره‌ی بچه‌ایه که عضو سیرک می‌شه، باید در صفحه‌ی اول یا دوم به سیرک بپیونده.

?|• داستان پیش‌زمینه‌ی بچه رو تعریف نکنید. صحنه نچینید و نگید چه فصلیه. فقط بذارید سیرک بیاد توی شهر، و هرچه زودتر بچه رو به دلقک یا بندباز یا رام‌کننده‌ی شیر تبدیل کنید.

?|• طبق آمارگیری‌ای از صد کتاب کودک:
● ۲۳ درصد در صفحه‌ی اول داستان اصلی رو شروع کردن.
● ۳۶ درصد در صفحه‌ی دوم داستان اصلی رو شروع کردن.
● ۳۹ درصد در صفحه‌ی سوم داستان اصلی رو شروع کردن.
● ۲ درصد در صفحه‌ی چهارم یا بیشتر داستان اصلی رو شروع کردن.

?|• فضای کمی برای تعریف کردن قصه‌تون دارید و نمی‌تونید زمان رو هدر بدید. بذارید داستان سریع پیش بره‌.
مثلا در کتاب کودک "HippoSPOTamus" به نظرتون کرگدن کِی می‌فهمه نقطه‌ی قرمزی روی باسنش هست؟
درسته، صفحه‌ی اول. و اون اتفاق کل قصه رو شکل می‌ده.
داستان‌تون رو سریع شروع کنید.

ادامه دارد...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•[5⃣]• سریع مشکل اصلی رو درک کنید.

?|• همه‌ی شخصیت‌ها مشکلی دارن. ممکنه راز باشه، شخص خاصی باشه، یا نداشتن اعتماد به نفس. اون مشکل چیزیه که در سراسر کتاب باهاش کلنجار می‌رن.

?|• اساس کتاب اینه که شخصیت اصلی قبل از حل اون مشکل، به مانع‌هایی چیره بشه.

•[⬅️]• اشتباه‌های رایجی که نویسنده‌ها درباره‌ی ساختن مشکل اصلی مرتکب می‌شن:

✨- شخصیت مشکل رو خیلی آسون حل می‌کنه. بذارید شخصیت باهاش سروکله بزنه و شکست هم بخوره. به طور عادی قبل از حل مشکل سه دفعه شکست می‌خوره.

✨- مانعی سر راه شخصیت نیست. شخصیت برای حل مشکل، باید با موانعی روبه‌رو بشه. نذارید یه مانع رو از سر راهش برداره و بعد هورا، مشکل حل بشه. اگه شخصیت می‌خواد موشکی بسازه که بره فضا، باید بعضی قسمت‌ها رو از دست بده، مامانش برای شام صداش کنه، دوستش بهش بگه فایده نداره، بارون بیاد و این‌جور چیزها.

✨- شخصیت به حل مشکل اهمیت نمی‌ده. باید مشکل بزرگی باشه؛ طوری که برای شخصیت مسئله‌ی مرگ و زندگی بشه. حتی اگر مشکل، صرفا گم شدن دکمه‌ست. تا زمانی که شخصیت فکر کنه مسئله‌ی بزرگیه، کودک هم چنین فکری می‌کنه.

•[⬅️]• راهنمای سریع پیرنگ‌نویسی برای کتاب‌های کودک:

● مشکل اصلی رو سریع (به طور ایده‌آل در سه صفحه‌ی اول) معرفی کنید.
● اولین مانع برای حل مشکل رو سر راه شخصیت بذارید.
● موانع بیشتر. به مرور باید سخت‌تر بشن.
● بذارید شخصیت ناامید بشه.
● بذارید دوباره برگرده سر کارش، مثلا راه‌حل رو بفهمه یا به روشی انگیزه پیدا کنه.
● مشکل اصلی حل می‌شه و پایان خوشه.


•[6⃣]• از تکرار استفاده کنید.

⛱|• بچه‌ها تکرار رو دوست دارن! والدین تکرار رو دوست دارن! ناشرها تکرار رو دوست دارن!
همه تکرار رو دوست دارن!

?|• اگه چیزی رو توی کتاب کودک تکرار نکنید، خوب درنمیاد. مثلا کتاب دکتر سوس رو در نظر بگیرید. کتاب اساساً از تکرار ساخته شده. (و اون کمابیش پدر داستان‌های کودکه.)

•[⬅️]• سه نوع تکراری که می‌تونید استفاده کنید:

?- تکرار یک کلمه یا عبارت در صفحه.
?- تکرار یک کلمه یا عبارت در کل کتاب.
?- تکرار چارچوب کتاب.

☄|• کتاب‌های قافیه‌دار از تکرار واژگان مشابه استفاده می‌کنن. به شخصه معتقدم تکرار چارچوب داستانی مهم‌تر هم هست.

به زودی مقاله‌ای درباره‌ی روش‌های خوب برای استفاده از آرایه‌ی تکرار، خواهیم داشت.

ادامه دارد...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
•[7⃣]• برای تصویرگرها بنویسید.

?|• یکی از اصلی‌ترین کارهای نویسنده اینه که تصویرگر داشته باشه. خیلی‌ها به اطلاعاتی که به تصویرگر تحویل می‌دن، فکر نمی‌کنن.

?|• اگه کتابی می‌نویسید درباره‌ی دو شخصیت در یک خانه، تصویرگر در تلاشه که چطور تصویرهای جذاب بسازه.

?|• تصویرگر خوب اصولا اثر شما رو بهتر می‌کنه، اما با چیزی کار می‌کنه که شما بهش می‌دید. بهش این‌ها رو بدید:

✨- مکان‌های بامزه انتخاب کنید‌. مثلا به‌جای مدرسه، گلخانه بذارید.
✨- ظاهر شخصیت اصلی رو بامزه کنید. مثلا میمون از سگ بامزه‌تره.
✨- بذارید داستان بیرون اتفاق بیفته نه در چهاردیواری. مثلا گندم‌زار سرگرم‌کننده‌تر از اتاق خوابه.

?|• مکان‌هایی که داخل ساختمون‌اند، مثل مدرسه، تصویرگر رو محدود می‌‌کنن. نهایتا می‌تونه کتاب و اسباب‌بازی بکشه. اما اگه توی فضای باز اتفاق بیفته دستش بازتره.

?|• یادتون باشه، ناشر کتاب رو فقط با کلماتش ارزشیابی نمی‌کنه. به ترکیب واژگان شما و نقاشی‌های تصویرگر فکر می‌کنه. اگه کنار هم جور در نیان، جواب رد می‌ده.


•[8⃣]• داستان رو سریع تموم کنید.

?|• وقتی مشکل اصلی داستان حل می‌شه، (گربه پیدا می‌شه، قلدر عذرخواهی می‌کنه، دخترها دوباره با هم دوست می‌شن) فقط یک یا دو صفحه مونده تا داستان رو تموم کنید.

?|• چون داستان تموم شده، دیگه تنشی برای خواننده نمونده، که یعنی علاقه به خوندن ادامه‌ش نداره. پس بهش لطف کنید و هرچه سریع‌تر داستان رو تموم کنید. راه‌حل راضی‌‌کننده‌ای پیدا کنید و خط داستانی رو ببندید.

?|• یکی از ترفندهای محبوب من برای پایان‌بندی، اینه که به جوکی که قبلا بهش اشاره شده، اشاره بشه.

?|• مثلا فرض کنید داستان درباره‌ی بچه‌ایه که مشغول لیس زدن آب‌نبات بنفششه و حواسش نیست کجا می‌ره و گم می‌شه. وقتی پیدا می‌شه، جمله‌ی پایانی می‌تونه این باشه: "و از اون روز به بعد بچه فقط آب‌نبات‌های قرمز لیس زد!"

ادامه دارد...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

TELMATELMA عضو تأیید شده است.

نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری
مدیر بازنشسته
نوشته‌ها
نوشته‌ها
9,051
پسندها
پسندها
7,030
امتیازها
امتیازها
503
سکه
81
•[9⃣]• عنوان خوبی انتخاب کنید.

?|• شاید بپرسید: چرا باید بعد از نوشتن عنوان رو انتخاب کنم؟ سوال خوبیه.

?|• حقیقت اینه که بسیاری از نویسنده‌ها نمی‌دونن اساس داستان‌شون چیه، تا وقتی که می‌نویسندش. پس می‌تونید عنوان موقتی‌ای بسازید، اما توی ذهن‌تون باشه که می‌تونید بعد از پایان بازبینیش کنید.

?|• بازبینی باحاله! همه بازبینی می‌‌کنن. از بارها و بارها تغییر دادن عنوان نترسید تا زمانی که عالی‌ترین عنوان رو پیدا کنید.

?|• عنوان کتاب، مهم‌ترین ابزار بازاریابی کتاب شماست. بیشتر خواننده‌ها از روی عنوان تصمیم می‌گیرن کتاب رو بردارن یا نه. یعنی انتخاب عنوان باید مهم‌ترین کارِتون باشه (هم‌رتبه با انتخاب تصویرگر مناسب).

•[⬅️]• چند راهنمایی برای انتخاب عنوان خوب:

?|• بذارید حروف اول کلمه‌ها یکی باشن. مثلا فرض کنید داستان درباره‌ی دختریه که در مرغزاری پر از آبنبات، با موشی دوست می‌شه.
❌ننویسید: قصه‌ی دختر و موش
✅بنویسید: موشی در مرغزار

?|• از عنوانِ توصیف‌کننده استفاده نکنید. خیلی‌ها محتوای کتاب رو در عنوان توصیف می‌کنن، من بهتون هشدار می‌دم که این کار رو نکنید. مثلا فرض کنید داستان درباره‌ی پسریه که توی کتابخونه‌ی بزرگی، کتابی درباره‌ی زندگی ابدی پیدا می‌کنه.
❌کتابخانه‌ی بزرگ (کسل‌کننده)
❌شکار در کتابخانه (بهتره. شکار کلمه‌ی خوبیه و ترکیبش با کتابخانه بهتره)
✅چگونه تا ابد زندگی کنیم‌ (عالیه. این اسم‌ کتابیه که پسر دنبالش می‌گرده، و خواننده رو کنجکاو می‌کنه.)

?|• عنوان اکشن انتخاب کنید. باید شور و انرژی در عنوان باشه. عنوان بی‌روح و ملال‌آور قطعا شانس کتاب رو برای دیده شدن نابود می‌کنه.
❌ننویسید: روز شگفت‌انگیز جانی
✅بنویسید: کاپیتان جانی دکتر دوم را شکست می‌دهد!

?|• راز و رمز بذارید. آیا عنوان همه‌چیز رو درباره‌ی کتاب می‌گه یا خواننده رو کنجکاو می‌کنه؟ هدف اینه که به قدری اطلاعات بدید که فکر کنه: "هوم، به نظر جالب می‌رسه."
❌ننویسید: پرنده‌ای روی پنجره
✅بنویسید: اوه، کلی جا می‌تونی بری! (چه جاهایی؟)
✅بنویسید: اولیویا سیرک را نجات می‌دهد (چطور؟ می‌خوایم بدونیم!)
بنویسید: چگونه یک فیل گیر بیندازیم (بیشتر بگو!)

?|• در گوگل جست‌وجو کنید: کتاب [عنوان کتاب‌تون]
حتما بررسی کنید قبلا عنوان شما استفاده نشده باشه یا عنوانی شبیه بهش وجود نداشته باشه. حالا فرض کنید عنوان محبوب شما رو قبلا گرفتن. آیا نمی‌تونید بذاریدش؟ می‌تونید، عنوان‌ها کپی‌رایت ندارن. اما بقیه سخت می‌تونن کتاب‌ها رو از هم تشخیص بدن، کار خوبی نیست.

☂|• عنوان رو نشون بچه‌ها و بزرگ‌ترها بدید و ببینید چطور واکنش نشون می‌دن. هیجان‌زده می‌شن؟ یا کسل؟ یادتون باشه بچه‌ها کتاب رو نمی‌خرن، والدین می‌خرن. پس مطمئن بشید هردو گروه سنی عنوان رو می‌پسندن.


•[?]• بازبینی کنید و خط بزنید.

☃️|• بیشتر کتاب‌های مصور منتشرنشده، زیادی کلمه دارن. در واقع اگه با ناشران و کارگزاران صحبت کنید بهتون می‌گن خیلی طولانی نبودن کتاب کودک یکی از مهم‌ترین عواملیه که باعث می‌شه کتاب رو رد کنن.

?|• پس از ترفند "رد کن و بخون" استفاده کنید. جمله‌ها رو پنهان کنید و متن رو بخونید. آیا بدون اون جمله، متن دیگه منطقی جلوه نمی‌ده؟ اگه به داستان ضربه‌ای نمی‌خوره، حذفش کنید.

?|• به طور کلی هرچی کتاب کوتاه‌تر باشه شانس پذیرفته شدنش بیشتره. شانس راضی کردن والدین و بچه‌ها رو هم داره. بماند که کتاب‌های کوتاه‌تر تصویرگری‌های کم‌تری می‌خوان، و تصویرگری گرونه!

ادامه دارد...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین