این عاشقانه برای توست
آری برای تمام جانم گفتنهای بیانتهایت
برای تمام دوستتدارم هایی که به دلم نشست
این عاشقانه را برای تو مینویسم
در گوشهای دنج بنشین
و به صدای قلب من گوش کن
میشنوی اش ؟
هر تپش برای توست
میگفتی برای من بنویس
و من حالا برای تو مینویسم
دوستت دارم
اگر توان ماندنت نیست
کسی را در آغو*ش نگیر
که سکوت می کند
تا صدای نفس هایت را بشنود
کسی را در آغو*ش نگیر
که زود در تو محو می شود
که زود عادت می کند
کسی را در آغو*ش نگیر
که از عشق رنجیده
و پناه می خواهد
هرگز شبی بارانی
پرنده را پناه نده
که در تو حبس می شود
که آسمان را فراموش می کند