دلنوشته [ مهران پیرستانی ]

قرار بعدی


تالار مردگان


اولین پنجشنبه ای که نیستم


نه گل


نه گلاب


و نه خیرات


تو را می خواهم


که پای هیچ یک از قرارها نیامدی...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دلگیر دلگیرمـــ

مرا مگذار و مگذر

با پای از راهـــــــ ماندهـــــــــ

در این دشتــــــــ تبـــــــــ دار

ای وای

مرا مگذار و مگذر
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نه چشمی منتظر مانده به راهم


نه میدانم که چه بوده گناهم


نوشتی سوی غم تبعید گردد


چرا محکوم این بخت سیاهم؟؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نازنینا ....


ما به ناز تو جوانی داده ایم


دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا ؟


وه که با این عمر های کوته بی اعتبار


این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا ؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
سادهــــــ میگویم

دلتنگتـــــــ هستم

ولی این غرور وفادار

ــهمچنان جای تو را برایم پُــــر کردهـــ استـــــ
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گفتی که پای ثانیه ها لنگ می شود

وقتی دلی برای دلی تنگ می شود

می گویم ای عزیز ندانی چه سان بود

حال دلی که نیمه ی او سنگ می شود
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
" دیر کرده ام..."


من برای رسیدن به تو ...


به خودم...


به زندگی دیر کرده ام..

من برای رسیدن به رویا دیر کرده ام
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
يادت هست؟


گفتم دوستت دارم...


وتو گفتي كه كوچكي براي دوست داشتن .


رفتم تا بزرگ شوم ......


اما آنقدر بزرگ شدم كه يادم رفت دوستت دارم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
شما برای پاسخ‌دادن باید به انجمن ورود کنید.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 3)
عقب
بالا پایین