دلنوشته ♥دلـنـوشـتـه هـاي رضا کاظمی

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع Diako
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
مـادر گفـت: معجــزه شده است!

بــاور کردم،

چـرا که تــو مُــرده بــودی وُ

دنیــا بـه آخــر نـرسیــده بود!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تنهایــــــی

مثلِ بــارانِ پایــیزی

وسوسه ی قـــــــدم زدن است در خیابــان؛

که می روی، و بـــــــاز می گردی؛ و تــازه می فهـــمی:

خیـــــــس شده ای، تا مغــــــــــزِ استخــوان هــــات!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به وقتِ تنـهایی:

مَـرد، زیرِ بـاران سیگـار می کشد

زن، پشتِ پنـجره.

اما، نه بـارانْ مهم است،

نه مـرد، نه پنـجره، نه زن.

مهــمْ

تنهایی است، که دود می شود!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نـیایـــــــــی هــم

بهـــــــــار می آیـــــد..

حفـــظِــ آبــــــرو کُــــــــن؛ بیــــــــــــا !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نگــران درهـای بستـه نیستــم

بــاز مـی شـونـد همــه ی شــان.

نــگــران تـــواَم

کــه کــدام طــرفِ آستــانه مـی ایستـــی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گـاهی چتـر را باید دستِ بـاران داد

روی سـرِ خودش بگیـرد

و مــا

جـایش ببـاریـم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نــانِ مـتـبـرّک اسـتْ لــبــ هـــات.

کُـفــر نـیسـت اگــر بـگـویــم:

خـدا را هــم بـبـوسـی، تـقـدیـس مـی شــود!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بهــار

میـان سفره ی هفت سیـن

شکـوفه کرده است

در قـاب عکس تــو!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ایـن قـدر قـافـیـه جـور نـکـن شـاعـر!

گــرگِ بــاران دیــده اَند کـلـمـات،

بـخـواهـنـد، خـودشـان ردیف می شوند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ســازت را

بــا بــهـــار کــوک کــن

مــــرا

بـــا چـشــم هــــات!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 1)
عقب
بالا پایین