دلنوشته ♥ دلـنوشـتـــه هــای ميلاد تهـرانــی ♥

[DiakoDiako عضو تأیید شده است.]

شايد از مد افتاده باشد!

شايد ديگر اندازه ام نباشد.

اما همچنان عطر خاطره مي دهد

پيراهني را كه تو روي شانه اش

اشك ريخته اي

 

[DiakoDiako عضو تأیید شده است.]

با گفتن يك

"عزيزم جايت خاليست"

نه جاي من پرميشود

و نه از عمق شادي هايت كمتر!

فقط...

دلخوش ميشوم كه هنوز

بود و نبودم برايت مهم است

 

[DiakoDiako عضو تأیید شده است.]

آينه,

تكه شيشه ي بي ارزشي بيش نيست!

اين شكوه زيبايي توست

كه به آن اعتبار مي بخشد دوست من!

باور كن

 

[DiakoDiako عضو تأیید شده است.]

يـاد سـال " ۵۵ " بـخـیـر

کـه قـلـب هـایـمـان اگـرچـه وارونـه ،

ولـی کـنـار هـم بـودنـد

 

[DiakoDiako عضو تأیید شده است.]

بـرای اثـبـات بـهـتـریـن بـودنـت

چـنـد رای بـایـد خـریـد

تـا انـتـخـابـات قـلـب تـو

عـادلـانـه بـرگـزار شـود ؟

 

[DiakoDiako عضو تأیید شده است.]

بعد از تمام این باران ها

بعد از برف ها

حرف ها....

حرف ها ...

تو خواهی آمد!

قول داده بودی.

خاطرت هست؟!

 

[DiakoDiako عضو تأیید شده است.]

روز میلاد من که از خاطرت رفت !

فدای سرت . . .

هیچ گاه مدیون شمع هایی که در تنهایی

برای به دنیا آمدنت روشن کرده ام نیستی

 

[DiakoDiako عضو تأیید شده است.]

از لحظــه ای که رفته ای

هنــوز در عجبــم

که چطــور تمــام دنیــای من را

در یک چمــدان جــای دادی و با خودت بــردی ؟

 

[DiakoDiako عضو تأیید شده است.]

سپیدی مو هایم را سَر سری نگیــر !

اینجــا خیلـی وقت است که

بـرف نبــاریده

 

[DiakoDiako عضو تأیید شده است.]

آنگاه که دوازدهمین زنگ نیمه شب نواخته می شود ...

در انتظار پایان شادی هایت نباش

و بدان که هیچ دری به روی تو بسته نخواهد شد .

زیرا در این قصه ،

خداوند ، فرشته مهربان توست