دلنوشته ♥ دلـنوشـتـه هـای حـسـیـن حـیــدری ♥
- نویسنده موضوع Diako
- تاریخ شروع
زندگـــی یه زمیــن فوتبالــه
همیشــه اون تیمــی برنــده نیســت که زیبــا بازی می کنــه
همیشــه نتیجــه تـو زمیــن ِ بـازی رقــم می خــوره
همیشــه هـم یه تیــم بـرنده یا بازنــده نـداریـــم
بعضـــی وقتـــا کــم کـاری ِ بازیکنــا
بعضـــی وقتـــا اشتبــاه مربـــی
بعضـــی وقتـــا تبـانــی
و بعضـــی وقتــــام
نـــاداوری . . .
همیشــه اون تیمــی برنــده نیســت که زیبــا بازی می کنــه
همیشــه نتیجــه تـو زمیــن ِ بـازی رقــم می خــوره
همیشــه هـم یه تیــم بـرنده یا بازنــده نـداریـــم
بعضـــی وقتـــا کــم کـاری ِ بازیکنــا
بعضـــی وقتـــا اشتبــاه مربـــی
بعضـــی وقتـــا تبـانــی
و بعضـــی وقتــــام
نـــاداوری . . .
آخرین ویرایش توسط مدیر:
"شکر لله که دلم غرق تماشای تو شد
طفل شیدای دلم ماهی دریای تو شد
روزها در طلب روی تو بود این دل من
تا دل غمزده ام محو تماشای تو شد
روز و شب خواب پریشان به دلم رخنه نمود
امشب آن دل به تودادم همه رویای تو شد
من شیدا شده ام منتظر دیدن تو
لنترانی به جهان راز هویدای تو شد
سالها در پس پرده شده ام منتظرت
پرده را چون که دریدم همه سیمای تو شد
کوه ودشت و دمن وماه و بیابان همه را
چون نظر کردم و دیدم نه که همتای تو شد
از ازل تا به ابد دست تو در دست من است
جهل من منتظر دست توانای تو شد
عقل مغلوب شد وچارهء تدبیر نداشت
لطف حق باعث آن حلّ معمای توشد
پای کوبان به سر کوی تو آیم شب و روز
دست افشان سر من وقف تولای تو شد
شعر حیدر مگر آن طعم خدایی دارد؟
که به لطفت همه مقبول و دل آرای تو شد
"
طفل شیدای دلم ماهی دریای تو شد
روزها در طلب روی تو بود این دل من
تا دل غمزده ام محو تماشای تو شد
روز و شب خواب پریشان به دلم رخنه نمود
امشب آن دل به تودادم همه رویای تو شد
من شیدا شده ام منتظر دیدن تو
لنترانی به جهان راز هویدای تو شد
سالها در پس پرده شده ام منتظرت
پرده را چون که دریدم همه سیمای تو شد
کوه ودشت و دمن وماه و بیابان همه را
چون نظر کردم و دیدم نه که همتای تو شد
از ازل تا به ابد دست تو در دست من است
جهل من منتظر دست توانای تو شد
عقل مغلوب شد وچارهء تدبیر نداشت
لطف حق باعث آن حلّ معمای توشد
پای کوبان به سر کوی تو آیم شب و روز
دست افشان سر من وقف تولای تو شد
شعر حیدر مگر آن طعم خدایی دارد؟
که به لطفت همه مقبول و دل آرای تو شد
"