يك روز در لحظه اي كوتاه براي كسي كه بي چشمداشت دوستت داشت، دلتنگ مي شوي.
درست همان لحظه شرم، شانه هايت را آويزان خواهد كرد.
و تو حواست را به جعبه ي سيگارِ روي ميز پرت مي كني.
اگه قرار بود ساز باشم،
دوست داشتم ویالن سل باشم!
چون ویولن سل زدن کار هر کسی نیست،
هر کسی که از راه برسه
نمی تونه ویالن سل رو
با اون صدای قشنگ بنوازه....
تو مثل سه شنبه ای ..
وسطِ بودن و نبودن گیر کرده ای!
هم هستی هم نیستی
مثل سه شنبه که در ظاهر فرد است اما در واقع
چهارمین روز هفته است!
تو همانقدر بلاتکلیفی که سه شنبه !