ادیان و فقه دین هندو

هندوئیسم،1 آیینی است که امروزه بر بیشتر سرزمین هند حاکم است و بیشترینه مردم آن دیاربدان اعتقاد دارند، به گونه‌ای که بیش از هشتصد میلیون نفر بدان گرایش دارند. یکی از اساسی‌ترین بخش‌های این آیین در ناحیه اعتقادات، نگاه این عده به حقیقت غایی و امر الوهی است. این آیین در دوران‌های مختلف خود، نگرش‌های گوناگونی به این مهم داشته است. در دورانی طبیعت‌پرستی بر این آیین حاکم بود و در زمانی دیگر، شرک و در زمانی دیگر، تا حدّی نگاه‌های پنتئیستی. در این مقاله، این موضوع مورد بحث قرار گرفته است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
(روح عالم) پهناور و آسمانی است و صورت آن غیر قابل تصور است، دقیق‌تر از دقیق است و همی درخشد. دورتر از دور است و در عین حال، نزدیک و در دسترس است. حتی در اینجا، در میان کسانی که درمی‌یابند، در مکان نهان (یعنی قلب) حاضر است. نه او را با دیدن توان یافت و نه با گفتار و نه با حواس دیگر یا ریاضت یا عمل. اگر طبیعت شخص با صفایش معرفت تهذیب گردد از آن طریق که توأم با تفکر باشد، می‌توان او را، که اجزا و اعضا ندارد، دریافت.2
مقدّمه
در متون دینی آیین هندو، به ویژه در اوپانیشادها، گاه با معارفی بسیار بلند و عالی در باب ذات خداوند مواجه می‌شویم که شاید کمتر دیدگاهی به این شکل درباره حق تعالی سخن گفته باشد. این عبارات احتمال توحیدی بودن آیین هندو را تقویت می‌کند. با این همه، می‌توان این آیین را گاه به شدت شرک‌آمیز و نیز طبیعت‌پرست معرفی کرد. بدین‌روی، می‌توان گفت: آیین هندو در طول تاریخ، با فراز و نشیب‌های فراوانی مواجه بوده و در این مسیر، تحوّلات گسترده‌ای داشته است. از این‌رو، به راحتی نمی‌توان درباره نگرش این آیین به ذات باری نظر داد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
این آیین در طول مسیر خود، دست‌کم نسبت به خدا، رویکردهای گاه متناقض اتخاذ کرده است. در دورانی پرستش اشیای طبیعی را توصیه نموده، در زمانی به پرستش خدایان متعدد همت گماشته، و در زمانی هم به شدت وحدت وجودی شده و تنها موجود و حقیقت عالم را «برهمن» یا جان جهان پنداشته، و حتی در بعض مواقع، در این آیین، هم وحدت وجود دیده شده و هم شرک، و هر دوی این دیدگاه‌ها با هم مورد پذیرش قرار گرفته‌اند. بر این اساس، برای بررسی دیدگاه پیروان این آیین درباره خدا، چاره‌ای نیست جز اینکه دوران‌های مختلف این آیین را بررسی کنیم تا بتوانیم این رویکردها را در بستر تاریخ مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم و نظرگاه هندوئیسم را نسبت به خدا و حقیقت غایی درک کنیم. اما پیش از این، لازم است به این نکته توجه کنیم که با وجود آنکه بیش از هشتصد میلیون نفر از مردم دنیا به این آیین گرایش دارند و اعمال خاصی را متناسب با این آیین به انجام می‌رسانند، اما اساسا هندوئیسم یک دین تلقّی نمی‌گردد. در بخش نخست، به این مسئله و دلایل آن پرداخته می‌شود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ماهیت هندوئیسم
آیا هندوئیسم یک دین است؟ هندوئیسم را به چند دلیل نمی‌توان یک دین خواند:
الف. این آیین یک چارچوب اعتقادی و آیینی مشخصی ندارد. در این آیین، تنوّع و تکثّر حیرت‌انگیزی از عقاید و شرایع مشاهده می‌شود و به لحاظ عقاید و آداب و رسوم، طیف گسترده‌ای را تشکیل می‌دهد که گاه اطراف آن طیف، نه تنها هیچ شباهتی به هم ندارند، بلکه اساسا با یکدیگر متناقضند؛ مثلاً، هندوها زمانی از نظر رفتاری، اخلاقی محض، و زمانی دیگر از نظر رفتاری، بی‌مبالات‌ترین افراد عالم هستند؛ و یا اینکه آدمی در این آیین، می‌تواند به هیچ‌خدایی اعتقاد نداشته باشد و یا تعداد زیادی از خدایان را بپذیرد و به عبادت آنها مشغول گردد.
در این مذهب، هیچ‌کس ناگزیر به قبول اندیشه و عقیده واحد و غیرقابل تغییر نیست. دو قاعده یا ضابطه کلی هندویی، تنوّع و اثرپذیری این کیش را روشن و نمایان می‌سازد. این دو ضابطه، یکی «ادهیکَرَ» (Adhikara)، یعنی استعداد و صلاحیت و قوّه تشخیص یا قابلیت معنوی است، و دو دیگر «ایشته دِوَه» (Ista-deva) یا «ایشته دوتَه» (Ista-devata) یعنی: انتخاب معبود یا برگزیدن خدای شخصی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
قاعده «ادهیکر» با استعداد معنوی ارتباط دارد و ایجاب می‌کند که تکلیف مذهبی هر هندویی با استعداد روحی و خواست قلبی او سازگار باشد. هندویی که دلش برای پیکره‌ای از سنگ یا چوب یا فلز آکنده است از شناخت خدای نادیده واحد بی‌بهره خواهد بود. مفهوم «ایشته دوه» ـ یعنی: انتخاب خدای شخصی ـ این است که در نوشته‌های هندوان، خدای مطلق به اشکال گوناگون تجسّم یافته و هر هندویی اختیار دارد از میان خدایان (هندو و غیر هندو) یکی را که آرام‌بخش خاطر و مورد عشق و علاقه و احترامش باشد، برگزیند، خواه خدایی را که برگزیده از خدایان هندو باشد یا خدای قبیله‌ای یا خانوادگی یا پیکره ویژه‌ای از سنگ یا چوب یا فلز.3
دو قاعده مزبور موجب شده است که در میان هندوها، مذاهب و مکاتب فراوانی به وجود آید و در میان هریک از این مذاهب، فرقه‌های مختلفی پا به عرصه وجود بگذارند. بر این اساس، در این آیین، وجود یک نظام اعتقادی واحد، که مورد پذیرش همگان و یا حتی جمع کثیری از هندوان باشد، متوقّع نیست.4
ب. در ادیان عالم، معمولاً شخصی به عنوان بنیانگذار آن دین مطرح است، اما در این آیین، خبری از بنیانگذار نیست و کسی به عنوان پایه‌گذار این دین معرفی نشده است؛ تنها در برخی اسنادی که بسیاری از آنها در قرن بیستم یافت شده‌اند، اشاره‌هایی اجمالی راجع به زمان شروع این آیین دیده می‌شود که آن هم بسیار مهمل و ناکافی است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ج. رنگارنگی باورها و اعمالِ هندوها در دوران‌های گوناگون نیز یکی از عوامل و دلایلی است که ما را به سوی این نکته می‌کشاند که این رویکرد یک دین نیست؛ مثلاً، هندوها در دوره‌ای از تاریخ خود، برای راضی کردنِ خدا یا خدایان، هر کاری انجام می‌دهند و اعمال و شعایر خاصی را به دقیق‌ترین وجه ممکن انجام می‌دهند، و حال آنکه در دوره‌ای دیگر، مسئله اخلاصِ عمل و عملِ بدون اَمَل، اهمیت می‌یابد و دیگر حتی راضی کردنِ خدا یا خدایان برایشان اهمیتی ندارد. یا اینکه در یک زمان، بت و بت‌پرستی در آیین هندوها وجود ندارد؛ ولی در دورانی دیگر، بت‌پرستی رواج پیدا می‌کند و در بت‌خانه‌های آنان، بت‌های فراوانی خودنمایی می‌کند و پرستش بت نزد آنان در اوج رونق است.
بر اساس ادلّه‌ای که مطرح گردید، هندوئیسم را نمی‌توان یک دین، همانند ادیان ابراهیمی به شمار آورد. البته این نکته را نیز باید در نظر داشت که ممکن است در آغاز، این آیین ویژگی‌های دین بودن را واجد بوده است، ولی به سبب تحریفات به وجود آمده به این صورت درآمده باشد. ولی به نظر می‌رسد این احتمال دلیل موجّه و قانع‌کننده‌ای نیافته است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تعریف «هندوئیسم» خود عرضه‌گاه مشکل دیگری است. هندوئیسم بیشتر به درختی می‌ماند که اندک اندک بالیده باشد تا به بنایی که چند معمار بزرگ آن را در زمان معیّنی بر پا داشته باشند. هندوئیسم ـ همان‌گونه که خواهیم دید ـ از فرهنگ‌های بسیاری متأثّر شده است، و کالبد اندیشه هندو چون خود ملت هند گوناگونی بسیار دارد. پس شگفت‌آور نیست که بوکه، نویسنده «دین تطبیقی»، می‌نویسد: «هند، بخصوص در حدّ خود نمونه‌هایی از هرگونه کوششی که به تصور درآید، در حل مشکل تعریف دین پدید می‌آورد.»5
اکنون ممکن است این پرسش در ذهن پدید آید که اگر هندوئیسم با این‌همه اختلاف در عقاید و آراء مواجه است، پس چرا اساسا آن را یک آیین با نام هندوئیسم معرفی می‌نمایند؟ چند وجه برای این مطلب ذکر شده است:
1. موقعیت جغرافیایی: این آیین از یک منطقه جغرافیایی مشخصی برخاسته و حدّ و مرزهای مشخصی دارد. هندوئیسم، از هزاران سال پیش، در شبه قاره هند وجود داشته و اکنون نیز بیش از هشتصد میلیون نفر پیرو آن در هند زندگی می‌کنند. به دیگر سخن، تمام هندوها در تمام تاریخ، خود را وابسته به این سرزمین و دیار می‌دانند و تمام آنها با وجود اختلافات عمیقی که با یکدیگر دارند، آنجا را مهد آیین خود می‌خوانند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
2. قومیت: اقوام آریایی که از سیبری کوچ کرده و به این مناطق آمده بودند، با بومیان منطقه، اجتماع واحدی تشکیل دادند و این آیین را قِوام بخشیدند. بر این اساس، می‌توان گفت: «وحدت قومی» یکی از دلایل یکپارچگی آیین هندو است.
3. میراث فرهنگی مشترک: در وحدت هندوها، میراث فرهنگی مشترک دارای شأن و جایگاه خاصی است؛ به این معنا که این افراد تاریخ چهار هزار ساله و فرهنگ و آثار فرهنگی گسترده‌ای را متعلّق به خود می‌دانند. معابد، کتب مقدّس، آیین‌ها و شعایر مذهبی گوناگون از جمله این میراث مشترک است. همین پذیرش میراث فرهنگی مشترک یکی از عوامل وحدت آن آیین محسوب شده است.6
4. آرمان‌های مشترک: طهارت، تزکیه نفس، ضبط نفس، آزادی، راستی، و عدم تشتّت، آرمان‌های مشترک میان بیشتر فرقه‌ها و گروه‌های هندوست، گرچه گاه استثناهایی نیز برای آن مشاهده می‌گردد. از این‌رو، نگرش‌های‌اخلاقی‌موجود و اهداف مورد نظر آنان در این مسیر، به وحدت و هماهنگی این فرقه‌ها می‌انجامد.7
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
«هندو» در لغت
واژه «هندو» از واژه سانسکریت «سِنْد» و یا «سندو» (Sindhu) گرفته شده است. «سند» نام رودخانه‌ای در دیار هند است. ایرانیان در پنج قرن پیش از میلاد، هندوها را به واسطه زندگی در کنار رودخانه سند، «سندو» خواندند که به تدریج، این نام به «هندو» تغییر شکل یافت،8 تا آنجا که هندوان نیز خود را با این نام می‌خوانند. البته اهالی هند سرزمین خود را «بهارته»9می‌نامند.
دوران‌های آیین هندو
همان‌گونه که اشاره شد، بررسی دیدگاه هندوها نسبت به خدا در طول تاریخ پرفراز و نشیب این قوم، دچار تغییرات و تحوّلات گوناگونی بوده است. از این‌رو، برای درک صحیح این مطلب، به ناچار باید نگاهی گذرا به دوران‌های مختلف این آیین داشته باشیم و در طی این مسیر، رویکردهای گوناگونی را که نسبت به این حقیقت در این آیین روی داده است، به نظاره بنشینیم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دوران‌های آیین هندو عبارتند از:
1. دوره آیین‌هندوی پیش تاریخ (4000 ق.م‌ـ1500 ق.م)؛
2. دوران دین ودایی (1500 ق.م ـ 500 ق.م):
الف. ورود آریایی‌ها؛
ب. دوران برهمائیزم؛
ج. دوران اوپانیشادها.
3. آیین باستانی هندو (500 ق.م ـ 500م)؛
4. آیین میانه (500م ـ 1800م)؛
5. دوران معاصر (1800م به بعد).
1. آیین هندوی پیش تاریخ
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین