«ناجی»/«منجی»
ناجی اسم فاعل از نجا/ینجو و بهمعنای «نجاتیابنده» است و استعمال آن به معنای «نجاتدهنده» صحیح نیست. بهجای آن باید گفت مُنْجی، یعنی نجاتدهنده.
«مَهْجور»/«مَحْجور»
این دو کلمه را نباید بهجای هم بهکار برد. مهجور بهمعنای «جداشده» و «دورافتاده» است و محجور یعنی «ممنوع از تصرف در اموال خود (به سبب بیخردی و بیکفایتی)».
«ویران»/«ویرانه»
این دو واژه همگوناند و در جمله ارزش یکسان دارند و میتوان آنها را بهجای هم بهکار برد:
خرٌم آن روز کزین منزل ویران بروم
راحت جان طلبم وز پی جانان بروم «حافظ»
سلطانِ ازلْ گنجِ غمِ عشق به ما داد
تا روی درین منزل ویرانه نهادیم «حافظ»
اما در مقام اسم نمیتوان آنها را بهجای هم بهکار برد، زیرا ویران همیشه صفت است و حال آنکه ویرانه را میتوان بهجای اسم نیز استعمال کرد:
سیلاب گرفت گِردِ ویرانهٔ عمر
و آغاز پُری نهاد پیمانهٔ عمر «منسوب به حافظ»
«وامگزار»
گزاردن یعنی «ادا کردن» و وام گزاردن یعنی «ادا کردن وام، بازپس دادن وام»:
هزار بوسه فزون است بر ل*ب تو مرا
تو وامگزار منی خیز و وام من بگزار «فرٌخی»
بنابراین وامگزار به «کسی که وام خود را بازپس میدهد» اطلاق میشود.
گاهی این کلمه را بهصورت وامگذار مینویسند و غلط است.