شعر اشعار جبران خلیل جبران | شاعر و نویسنده لبنانی

نوشته‌ها
نوشته‌ها
7,560
پسندها
پسندها
21,060
امتیازها
امتیازها
918
سکه
1,032
دیشب به خودم گفتم شعور یک گیاه در وسط زمستان، از تابستان گذشته نمی آید، از بهاری می آید که فرا میرسد. گیاه به روزهایى که رفته نمی اندیشد، به روزهایى می اندیشد که می آید. اگر گیاهان یقین دارند که بهار خواهد آمد، چرا ما انسان ها باور نداریم که روزی خواهیم توانست به هر آنچه می‌خواهیم دست یابیم؟

[ جبران خلیل جبران ]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انجمن کافه نویسندگان

اکنون کجایی ای خود دیگر من؟

آیا در این سکوت شب بیداری؟

بگذار نسیم پاک

تپش و مهربانی جاودانه قلبم را به تو برساند

کجایی ای ستاره زیبای من؟

تیرگی زندگی مرا در آغو*ش کشیده

و اندوه بر من چیره گشته است

لبخندی در فضا بزن؛ که خواهد رسید و مرا جانی دوباره خواهد داد!

از انفاس خود عطری در فضا بپراکن که حمایتم خواهد کرد!

کجایی ای محبوب من؟

آه چه بزرگ است عشق!

و چه بی‌مقدارم من!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 2)
عقب
بالا پایین