شعر [ شِـیـدآیـی ]

[نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.]

ای ربوده دلم به رعنایی
این چه لطف است و این چه زیبایی؟

 

[نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.]

بر دوخته ام دیده چو باز از همه عالم
تا دیده من بر رُخ زیبای تو باز است...

#حافظ

 

[نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.]

دســت ِ من جز به ســر ِ زلفــ ِ تو جایــی نرود
"فقــد ِ استمسکــ َ بالــعروة وثقــی " این اســت!

+لاادری

 

[نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.]

غبار صبح تماشاست هرچه بادا باد
تو هم بخند، جهان خراب می*خندد...

|بیدل دهلوی|

 

[نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.]

تیر و کمان عشق را هر که ندیده، گو ببین:
پشتِ خمیده‌ی مرا
قدِ کشیده‌ی تورا...

#فروغی_بسطامی

 

[نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.]

من از شِش جهت خودم هستم، ‏اما ‏از سمتی که صدایم می‌زنی ‏پَرنده‌ام .

‏#حسن_آذری

 

[نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.]

‌

آواره ی هوایِ تو دائم غریب بود!

#طالب_آملى

 

[نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.]

یاری که به نزد او گل و خار یکیست
در مذهب او مصحف و زنار یکیست
ما را غم آن یار چرا باید خورد
کو را خر لنگ و اسب رهوار یکیست


مولانا

 

[نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.]

.
در زلف چون کمندش
ای دل مپیچ کانجا
.
سرها بریده بینی
بی جرم و بی جنایت
.
#حافظ

 

[نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.]

گَرَم بیایی و‌ پُرسی چه بردی اندر خاک؟
ز خاک نعره برآرم که " آرزوی تو را "...

| بیدل دهلوی |​