پایان نقدوبررسی نقد داستان غروب خاکریز | منتقد آیناز تابش

Cheat · 7/28/24

با سلام و عرض وقت بخیر

نویسنده عزیز اثر شما طبق اصول و چهارچوب اصلی رمان‌ و داستان‌نویسی نقد گردیده است.

منتقد اثر شما:
@ساعت دار

* لطفا پیش از قرارگیری نقدنامه توسط منتقد در این تاپیک پستی ارسال نکنید!

* این تاپیک پس از قرارگیری نقد به مدت سه روز باز خواهد بود تا شما نظر شما ثبت شود، سپس قفل خواهد شد.

* اثر شما پس از ارسال نقدنامه تحت نظارت منتقدتان قرار خواهد گرفت؛ درصورتی که نسبت به نکات منتقد بی‌توجه باشید، دیگر هیچ نقدی از شما پذیرفته نخواهد شد.

با توجه به این‌که نقد شورا تاثیر مستقیمی بر تگ‌دهی و سطح‌بندی اثر شما دارد، درصورتی که هرگونه شکایت، انتقاد یا پیشنهادی در ارتباط با تالار نقد و نقد اثر خود دارید؛ به تاپیک زیر مراجعه کنید.

تاپیک جامع شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما

تیم مدیریت تالار نقد

Cheat · 7/28/24

داستان: غروب خاکریز
نویسنده: زینب هادی مقدم
ژانر: دفاع مقدس، طنز
ناظر: @@

purplerose

خلاصه:
تحول از کجا آغاز میشود؟! یک ضربه، یک یادآوری و شاید یک رویا بتواند آغازگر تحولی عظیم باشد.
یاور به صورت اتفاقی با جریاناتی مواجه میشود که اتفاقات پیش رویش آغازگر ماجرای طنزآمیزی خواهد شد.

مقدمه:
گلوله ها آواز میخوانند، صدای آوازشان آنقدر بلند است که میتواند یک انسان را بکوبد و از هم فرو بریزد و باز از نو انسانی دیگر بسازد؛ نه فقط آواز غمناک گلوله ها، خون جوشیده از جان آدمی عطش تحول را در نیز جانشان تزریق میکند؛ میشود با این عناصر جوشید و از نو متولد شد؛ چه میشود گفت؛ آغاز یک روز جدید در گرو پایان شبهای تاریک گذشته است.

Cheat · 7/28/24

به نام خالق هفت‌تیر و قلم

داستان غروب خاک‌ریز، اثری بود در ژانر طنز، اثری که ماجراهای جوانی به نام یاور در جبهه را روایت می‌کرد. نامی از ژانر ذکرشده‌ی دوم، یعنی دفاع مقدس نیاوردم چون ژانر محسوب نمی‌شود. داستان در این دوران اتفاق افتاده؛ اما ژانرها در واقع شامل دسته‌بندی‌های کلی‌تری مانند اکشن، کمدی، تراژدی، اجتماعی و... می‌شوند. انتخاب ژانر دفاع مقدس مثل آن است که من داستانی بنویسم و ژانرش را جنگ جهانی دوم بنامم. می‌تواند با ژانرهای دیگری همچون مذهبی یا جنگی جایگزین شود.
اما درباره‌ی طنز. نمی‌توان داستانتان را طنز نامید. اول این‌که به شخصه پیگیر نمایش‌های زیادی با موضوع جبهه و در ژانر کمدی یا طنز بوده‌ام. خصوصا بخش اعظمی از سینما، اجراها و حتی استند آپ کمدی‌های ایرانی به همین حوزه اختصاص میابد. بنابراین کلیت فضا کلیشه‌ایست. اما برخی نویسندگان چنان با کلمات بازی و از پتانسیل این فضا برای ساختن شوخی‌های خوب استفاده میکنند که کلیشه‌ی کلی به چشم نمی‌آید. متاسفانه داستان غروب خاکریز به خوبی از این قابلیت‌ها بهره نبرده بود. شوخی‌ها ختم می‌شد به کلکل‌هایی که نمی‌توانست از مخاطب خنده بگیرد. جملات پیچیده و ثقیل بود، البته اگر با نوع دیگری از داستان‌نویسی مواجه بودیم این ایراد به حساب نمی‌آمد؛ لیکن در ژانر طنز ترجیح بر این است که جملات ساده و ملموس باشد.
شخصیت‌پردازی در چنین داستانی به شدت می‌توانست شوخی بسازد. کرکترها تکراری بودند و آدم را به وجد نمی‌آوردند. فرمانده‌ی سختگیری که اذیتت می‌کند (مقیمی)، سربازان مهربان و مهمان‌نواز و... . معمولا ژانر طنز شخصیت‌هایش را بر خلاف چیزی که باید می‌سازد. خانواده‌ای که عادی نیست. معلم فرهنگی که خلافکار است. مادری که مثل بچه‌ها رفتار می‌کند. مردی سبیل‌کلفت که جذبه ندارد. البته این‌ها مثال‌اند. صحبت ما این است که طنز نیاز به غافلگیری مخاطب دارد. در غروب خاکریز همه‌چیز دقیقا بازتابی از واقعیت بود. هیچ اتفاق عجیب و قابل‌توجهی نمی‌افتاد که سوپرایز محسوب شود.
نکته‌ی مهم‌تر این بود که داستان مخاطب را به شدت گیج می‌کرد. خواننده نیمی از داستان را خوانده بود و هنوز نمی‌توانست بفهمد یاور کیست؟ چرا این‌جاست؟ چرا نوارهایش را گرفته‌اند؟ اگر سرباز نیست پس چطور پایش به این‌جا باز شده؟ نقش حیدر چیست؟ اتفاقات مثل جمله‌ها پیچیده و غیرقابل لم*س بودند و مخاطب نمی‌توانست با آن‌ها ارتباط برقرار کند و این مسئله بزرگ‌ترین آفت برای ژانر طنز است.
با این حال موارد نگارشی مثل بافت، علائم نگارشی و توصیفات تا حد متوسطی رعایت شده بودند. گرچه توصیفات نیز آن‌ چنان بیان نشده بود که خواننده را حیرت‌زده کند؛ اما جلوه‌ی قابل قبولی برای تصور فضا داشت.
درکل نمی‌شود گفت جبهه‌ی خاکریز داستان بدی‌ست. اما به ضرس قاطع با عالی بودن فرسنگ‌ها فاصله دارد. به نویسنده‌ توصیه می‌شود آثار فاخر ژانر طنز را تماشا یا مطالعه کند تا با مواردی همچون بازی با کلمات، شوخی‌سازی، شخصیت‌پردازی غافلگیرکننده، ایده و فضای نو آشنا شود و حتما از آن‌ها در کارهای بعدی‌اش بهره ببرد.
توجه داشته باشید که نقد تنها برای پیشرفت اصولی شماست و هر کلمه‌ای که از خیال انسانی بر کاغذ نشیند ارزشمند و گرانبهاست.
خسته نباشید، قلمتان سبز.

ZeinabHdm · 7/30/24