سلامپارت 33:
فونتش رو به verdana سایز 18 تغییر بده.
تحملاش سخت بود.
تحملش سخت بود.
افکارم با دخترک دروناش. لعنت به عواطف!
افکارم با دخترک درونش. لعنت به عواطف!
پیاده میشدم دیگر چیزی جلودارم نبود.
پیاده میشدم دیگر چیزی جلودارم نبود.
بیقرار دستانم را روی فرمان گذاشتم و چانهام را بدان تکیه دادم.
بیقرار دستانم را روی فرمان گذاشتم و چانهام را بهآن تکیه دادم.
لباسهای دخترانهای را که آرش برایاش خریداری.
لباسهای دخترانهای را که آرش برایش خریداری.
بر روی صندلی میزغذاخوری به سختی جای گرفتم.
بر روی صندلی میز غذاخوری به سختی جای گرفتم.
شیدا بلافاصله خیار را رها کرد و بعد از شستن دستهایاش بیدرنگ.
شیدا بلافاصله خیار را رها کرد و بعد از شستن دستهایش بیدرنگ .
آشپزخانه برگشته و صندلی را سرجایاش برگرداندم.
آشپزخانه برگشته و صندلی را سرجایش برگرداندم.
بیآنکه مزاحمتی ایجاد کنم از کنارش داشتم رد میشدم که گفت.
بیآنکه مزاحمتی ایجاد کنم از کنارش داشتم رد میشدم که گفت.
پدر زیرلبی "آفرین"ی گفت.
پدر زیرلبی "آفرینی" گفت.![]()