بله عزیز دلماعصبانی نشو
![]()


آخه خیلی با عجله نوشتم
و ممنون از اینکه وقتت و گذاشتی و برام توضیح دادی![]()
بله عزیز دلماعصبانی نشو
![]()
آخه خیلی با عجله نوشتم
و ممنون از اینکه وقتت و گذاشتی و برام توضیح دادی![]()
آفرینعصبانی نشو اوکی شد؟![]()
عزیزمسلام خوشگل خانومعلی چشمی گفت، دخترک را در آغو*ش کشید و او را به سمت طبقه بالا در اتاقی مستقر کرد.
****
آتش جان او را میسوزاند و او فریادهای از دردش را در جنگل اکو میکرد، ولی کسی او را در سکوت تماشاگر بود، کت و شلوار مشکی و اتوکردهاش نشان از این داشت که او یک مهره جدید در بازی است.
دستی به ساعت مارکدارش کشید و چند قدمی را به دیاکو نزدیک شد، دستش را بالا برد و بشکنی زد، با بشکن او آتش از دیاکو دور شد و گویا هیچ آتشی در کار نبوده است.
دیاکو بعد از لحظاتی سوزش زخمها از او دور شد و در جایش ایستاد، بدن او در برابر آتش واکنش نشان داده بود و ضعف نمیگذاشت او بتواند درست بایستد.
مرد چشمهای درشت مشکیاش را...
عزیز جان سعی کردم این پارت و بدون مشکل بنویسم.
و نظری داشتی لطفاً بگو
اسم یه پسر توی تخیلاتمهبررسی شد مشکلی نداشت، خسته نباشی!
جیدن یعنی چی؟![]()
میدونم فهمیدم، خب معنی اسمش باید خدا یا همچین چیزی باشه جیدن یعنی چی؟اسم یه پسر توی تخیلاتمه
فرمانروای هفت قلمرو
در آینده آشنا خواهید شد![]()
خدا میشنود میشه معنی اسمشمیدونم فهمیدم، خب معنی اسمش باید خدا یا همچین چیزی باشه جیدن یعنی چی؟
حله آفرینخدا میشنود میشه معنی اسمش