عشق داغیست که تا مرگ نیاید نرود
هر که بر چهره از این داغ نشانی دارد
حرف ز
هر که بر چهره از این داغ نشانی دارد
حرف ز
مشاعره مشاعره با حروف تعیینی
- نویسنده موضوع مرهم
- تاریخ شروع
زین همرهان همراز من تنها توئی تنها بیا
باشد که در کام صدف گوهر شوی یکتا بیا
ل لطفا
باشد که در کام صدف گوهر شوی یکتا بیا
ل لطفا
ل*ب شیرین تو هر دم شکر انگیزترست
زلف دلبند تو هر لحظه دلاویزترست
حرف چ
زلف دلبند تو هر لحظه دلاویزترست
حرف چ
چندان که دویدیم به سامان نرسیدیم
مانــدیــم در آغـــاز و به پایان نرسیدیم
ن لطفا
مانــدیــم در آغـــاز و به پایان نرسیدیم
ن لطفا
اشک خونین بنمودم به طبیبان گفتند
درد عشق است و جگرسوز دوایی دارد
ه لطفا
درد عشق است و جگرسوز دوایی دارد
ه لطفا
هر کجا شاخه گلی همرنگ خون روید ز خاک
کشته‌ی عشقی است مدفون، از مزار ما مپرس
حرف ث
کشته‌ی عشقی است مدفون، از مزار ما مپرس
حرف ث
ثوابت باشد ای دارای خرمن
اگر رحمی کنی بر خوشه چینی
حرف ذ
اگر رحمی کنی بر خوشه چینی
حرف ذ
ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی
دودم به سر برآمد زین آتش نهانی
حرف گ
دودم به سر برآمد زین آتش نهانی
حرف گ
گر من به وفای عشق آن حور نسب
در دام دگر بتان نیفتم چه عجب
حاشا که چو گنجشک بوم دانه طلب
کان ماه مرا همای داده است لقب
حرف با ه
در دام دگر بتان نیفتم چه عجب
حاشا که چو گنجشک بوم دانه طلب
کان ماه مرا همای داده است لقب
حرف با ه