اکنون که آخرین شعله درون قفس سینه خاموش شده است،
جهان بر ما خم نمی‌شود، گریه نمی‌کند، حتی نگاه نمی‌کند.
تنها خاک است که دهان گشوده و ما را می‌بلعد،
همچون مادری که فرزندانش را بی‌نام و بی‌نشان می‌فشارد.
هر آنچه بودیم به غباری بی‌سرگذشت بدل می‌شود،
و نام‌هایمان در باد محو می‌گردند،
چنان‌که گویی هرگز در این زمین نفس نکشیده‌ایم.
مرگ، وصیت‌نامه‌ای بی‌کلمه است؛
جایی که سکوت آخرین امضاست،
و ابدیت، تنها شاهدی است بر فرو رفتن ما در نیستی.

پایان.
 
do.php
 
عقب
بالا پایین