مصاحبه مصاحبه با نویسنده‌ی نوقلم [آیکان]
- نویسنده موضوع Alirix
- تاریخ شروع
-
- برچسبها
- محمدیاسین نصرتی مصاحبه با نویسنده‌ی نوقلم
- وضعیت
۱.چی شد که تصمیم گرفتید نویسندگی رو شروع کنید؟
همیشه از بچگی دوست داشتم بازیگر بشم ولی چون اون موقع نمی‌تونستم تصمیم گرفتم خودم اون چیز هایی که توی ذهنم هستن و میخوام رو بنویسم و خودم بازیگر های خودم رو خلق کنم
۲.از کی به نوشتن علاقه‌مند شدید؟
از راهنمایی شروع کردم به زیاد نوشتن
۳.چطور به ایده‌ی داستان یا پروژه‌ی فعلی رسیدید؟
بعضی از داستان هایی که مینویسم مال یک خاطره یا اتفاقی که افتاده اما بیشتر اوقات خودم رو جای زندگی دیگران قرار میدم و از نظر اون ها مینویسم
۴.آیا نوشتن براتون یه تصمیم آنی بود یا مدت‌ها تو ذهنتون بود؟
میتونیم بگیم یهویی اتفاق افتاد یعنی یهویی تصمیم به نوشتم گرفتم ولی بعدا عاشقش شدم
۵.نویسندگی رو چطور یاد گرفتید؟ (مثلاً مطالعه، کلاس، تجربه شخصی و...)
تجربه شخصی بود بیشتر اولین بار که نوشتن رو شروع کردم یادمه هیچی بلد نبودم و از اون جالب تر آمدم اونو داخل اینترنت قرار دادم و کلی حرف شنیدم درموردش
ولی بعد ها با خوندن رمان های زیاد و پرسیدن از نویسنده های دیگه و تجربه شخصی خودم نویسندگی رو یاد گرفتم
۶.اولین بار که نوشتید چی بود و چه حسی داشتید؟
اولین بار کافه نویسندگان نوشتم به اسم پسرم
داستانش رو دوست داشتم و خیلی خوشحال شده بودم از نوشتنش اما میگم خیلی ضعیف بود و کلی هم نظر های بد شنیدم اما همون نظر ها باعث شد که نوشتن رو یاد بگیرم
۷.موضوع یا ژانر اثری که الان دارید روش کار می‌کنید چیه؟
الان بیشتر روی دلنوشته کار میکنم روی ژانر های عاشقانه و تراژدی
۸.چقدر از داستانتون نوشته شده تا الآن؟
الان دارم روی یک داستان جدید کار میکنم و حدودا نصفش رو نوشتم
۹.آیا طرح کلی یا اسکلت داستان رو از قبل داشتید یا هم‌زمان با نوشتن شکل گرفته؟
معمولا موقع شروع کردن میدونم چی میخوام بنویسم ولی امکان داره وسط هاش یک چیزی رو تغییر بدم یا بهش اضافه کنم
۱۰.نوشتن رو چطور برنامه‌ریزی کردید؟ مثلاً روزانه یا هفتگی؟
اولین رمانم رو که بعد از کلی تمرین یاد گرفتم هر شب چند پارت می‌نوشتم ولی میگم باز هم آنچنان تو نوشتن قوی نشده بودم اما برای بعد از چند سال ننوشتن بازم خیلی خوب بود ولی کلا بعدا که قوانین نویسندگی رو دقیق مخصوصا مال انجمن ها رو یاد گرفتم کلا این اثر هم برام کنار رفت ولی بازم دوستش دارم
۱۱.در حال حاضر کجای مسیر نوشتن هستید و چه احساسی نسبت بهش دارید؟
در حال حاضر احساس میکنم نزدیک به وسطاش هستم و هنوز خیلی کار دارم اما تجربه های زیادی کسب کردم و این برام با ارزشِ
۱۲.چقدر به پایان دادن پروژه‌تون اطمینان دارید؟
خیلی کم
۱۳.آیا شخصیت‌ها یا رویدادهایی در داستانتون هست که بر اساس واقعیت باشن؟
آره یک رمانی قبلا نوشته بودم به اسم نهان تاریک خیلی رمان قوی بود جدی میگم واقعا یک شاهکار بود چون روش خیلی کار شده بود اما متاسفانه به خاطر یک سری مشکلات از نوشتنش منصرف شدم و بعدا هم کلا پاک شده بود
۱۴.بزرگ‌ترین چالش شما تا الان در این مسیر چی بوده؟
یاد گرفتن نویسندگی بود
۱۵.تا حالا پیش اومده که بخواید نوشتن رو رها کنید؟ چرا؟
آره شده به خاطر مریضی که برام پیش آمد نتونستم بنویسم اما بعد ها با خوب شدنم دوباره شروع کردم به نوشتن
۱۶.چه چیزی شما رو در این مسیر نگه می‌داره؟
اینکه یک متنی رو بنویسم و بعد با ذوق به مردم نشون بدم و اونا هم بگن خیلی قشنگه آفرین همین برام کافیه
۱۷.نوشتن چه تأثیری روی روحیه یا نگاه شما گذاشته؟
احساس میکنم با نوشتن کلی چیز یاد گرفتم مخصوصا درک کردنم رفته بالا چون به زندگی های شخصیت ها که می‌پردازم خودم رو واقعا جای اونا احساس میکنم و زندگیشون رو تجربه میکنم
۱۸.آیا در طول نوشتن، احساسات خاص یا نوسانات ذهنی تجربه کردید؟
آره موقع نوشتن رمان نهان تاریکم چون اون موقع حال بدی داشتم
این رمان کلی آسیب روحی بهم زد و ذهنم رو درگیر کرد حتی یکی از دلایلش همین بود که از نوشتن این رمان دست برداشتم
۱۹.از نظر خودتون، سبک نوشتاری‌تون چه ویژگی‌هایی داره؟
دقیق نمیدونم ولی احساس میکنم میتونم اون داستانی که هست رو قشنگ به خواننده ها القا کنم.
۲۰.معمولاً با چه ابزاری می‌نویسید؟ (کاغذ، لپ‌تاپ، گوشی، نرم‌افزار خاص و...)
با گوشی مینویسم
۲۱.چه چیزی یا کسی بیشترین الهام رو بهتون می‌ده؟
خودم
۲۲.کدوم نویسنده‌ها یا آثار ادبی روی شما تأثیر گذاشتن؟
رمان سیاوش اولین رمانی بود که خوندم و اون رمان باعث شد من نوشتن رو شروع کنم
۲۳.موقع نوشتن به موسیقی گوش می‌دید یا محیط خاصی رو ترجیح می‌دید؟
آره قبلا برای اینکه اون حالت غم رو احساس کنم آهنگ های غمگین گوش می‌دادم اما الان نه
۲۴.آیا با کسی درباره‌ی پروژه‌تون صحبت می‌کنید یا فعلاً کاملاً شخصیه؟
قبلا از نویسنده های دیگه کمک میگرفتم اما الان خیر
۲۵.اگر پروژه‌ی اولتون تموم بشه، دوست دارید چاپش کنید یا فقط برای دل خودتونه؟
دوست دارم چاپش کنم و احساسم رو به همه نشون بدم
۲۶.آیا به ادامه‌ی مسیر نویسندگی فکر می‌کنید یا این فقط یه تجربه‌ست؟
دوست دارم یک نویسنده معروف بشم اما به عنوان یک شغل بهش فکر نمی‌کنم و فعلا یک تجربه است
۲۷.دوست دارید نوشته‌هاتون چه اثری روی خواننده‌ها بذاره؟
حسی که واقعا داشتم رو بهشون نشون بدم
۲۸.اگر به کسی بخواید یه جمله بگید که به تازگی شروع به نوشتن کرده، چی می‌گید؟
نوشتن خیلی قشنگه فقط باید دوستش داشته باشی، با نوشتن میتونی آدم ها یا داستان هایی که میخوای رو بنویسی
میتونی تو خالق آنها باشی
پس تا میتونی بنویس که لذتش هیچوقت تموم نمیشه.
ممنون از همکاری شما
همیشه از بچگی دوست داشتم بازیگر بشم ولی چون اون موقع نمی‌تونستم تصمیم گرفتم خودم اون چیز هایی که توی ذهنم هستن و میخوام رو بنویسم و خودم بازیگر های خودم رو خلق کنم
۲.از کی به نوشتن علاقه‌مند شدید؟
از راهنمایی شروع کردم به زیاد نوشتن
۳.چطور به ایده‌ی داستان یا پروژه‌ی فعلی رسیدید؟
بعضی از داستان هایی که مینویسم مال یک خاطره یا اتفاقی که افتاده اما بیشتر اوقات خودم رو جای زندگی دیگران قرار میدم و از نظر اون ها مینویسم
۴.آیا نوشتن براتون یه تصمیم آنی بود یا مدت‌ها تو ذهنتون بود؟
میتونیم بگیم یهویی اتفاق افتاد یعنی یهویی تصمیم به نوشتم گرفتم ولی بعدا عاشقش شدم
۵.نویسندگی رو چطور یاد گرفتید؟ (مثلاً مطالعه، کلاس، تجربه شخصی و...)
تجربه شخصی بود بیشتر اولین بار که نوشتن رو شروع کردم یادمه هیچی بلد نبودم و از اون جالب تر آمدم اونو داخل اینترنت قرار دادم و کلی حرف شنیدم درموردش
ولی بعد ها با خوندن رمان های زیاد و پرسیدن از نویسنده های دیگه و تجربه شخصی خودم نویسندگی رو یاد گرفتم۶.اولین بار که نوشتید چی بود و چه حسی داشتید؟
اولین بار کافه نویسندگان نوشتم به اسم پسرم
داستانش رو دوست داشتم و خیلی خوشحال شده بودم از نوشتنش اما میگم خیلی ضعیف بود و کلی هم نظر های بد شنیدم اما همون نظر ها باعث شد که نوشتن رو یاد بگیرم
۷.موضوع یا ژانر اثری که الان دارید روش کار می‌کنید چیه؟
الان بیشتر روی دلنوشته کار میکنم روی ژانر های عاشقانه و تراژدی
۸.چقدر از داستانتون نوشته شده تا الآن؟
الان دارم روی یک داستان جدید کار میکنم و حدودا نصفش رو نوشتم
۹.آیا طرح کلی یا اسکلت داستان رو از قبل داشتید یا هم‌زمان با نوشتن شکل گرفته؟
معمولا موقع شروع کردن میدونم چی میخوام بنویسم ولی امکان داره وسط هاش یک چیزی رو تغییر بدم یا بهش اضافه کنم
۱۰.نوشتن رو چطور برنامه‌ریزی کردید؟ مثلاً روزانه یا هفتگی؟
اولین رمانم رو که بعد از کلی تمرین یاد گرفتم هر شب چند پارت می‌نوشتم ولی میگم باز هم آنچنان تو نوشتن قوی نشده بودم اما برای بعد از چند سال ننوشتن بازم خیلی خوب بود ولی کلا بعدا که قوانین نویسندگی رو دقیق مخصوصا مال انجمن ها رو یاد گرفتم کلا این اثر هم برام کنار رفت ولی بازم دوستش دارم
۱۱.در حال حاضر کجای مسیر نوشتن هستید و چه احساسی نسبت بهش دارید؟
در حال حاضر احساس میکنم نزدیک به وسطاش هستم و هنوز خیلی کار دارم اما تجربه های زیادی کسب کردم و این برام با ارزشِ
۱۲.چقدر به پایان دادن پروژه‌تون اطمینان دارید؟
خیلی کم
۱۳.آیا شخصیت‌ها یا رویدادهایی در داستانتون هست که بر اساس واقعیت باشن؟
آره یک رمانی قبلا نوشته بودم به اسم نهان تاریک خیلی رمان قوی بود جدی میگم واقعا یک شاهکار بود چون روش خیلی کار شده بود اما متاسفانه به خاطر یک سری مشکلات از نوشتنش منصرف شدم و بعدا هم کلا پاک شده بود
۱۴.بزرگ‌ترین چالش شما تا الان در این مسیر چی بوده؟
یاد گرفتن نویسندگی بود
۱۵.تا حالا پیش اومده که بخواید نوشتن رو رها کنید؟ چرا؟
آره شده به خاطر مریضی که برام پیش آمد نتونستم بنویسم اما بعد ها با خوب شدنم دوباره شروع کردم به نوشتن
۱۶.چه چیزی شما رو در این مسیر نگه می‌داره؟
اینکه یک متنی رو بنویسم و بعد با ذوق به مردم نشون بدم و اونا هم بگن خیلی قشنگه آفرین همین برام کافیه
۱۷.نوشتن چه تأثیری روی روحیه یا نگاه شما گذاشته؟
احساس میکنم با نوشتن کلی چیز یاد گرفتم مخصوصا درک کردنم رفته بالا چون به زندگی های شخصیت ها که می‌پردازم خودم رو واقعا جای اونا احساس میکنم و زندگیشون رو تجربه میکنم
۱۸.آیا در طول نوشتن، احساسات خاص یا نوسانات ذهنی تجربه کردید؟
آره موقع نوشتن رمان نهان تاریکم چون اون موقع حال بدی داشتم
این رمان کلی آسیب روحی بهم زد و ذهنم رو درگیر کرد حتی یکی از دلایلش همین بود که از نوشتن این رمان دست برداشتم
۱۹.از نظر خودتون، سبک نوشتاری‌تون چه ویژگی‌هایی داره؟
دقیق نمیدونم ولی احساس میکنم میتونم اون داستانی که هست رو قشنگ به خواننده ها القا کنم.
۲۰.معمولاً با چه ابزاری می‌نویسید؟ (کاغذ، لپ‌تاپ، گوشی، نرم‌افزار خاص و...)
با گوشی مینویسم
۲۱.چه چیزی یا کسی بیشترین الهام رو بهتون می‌ده؟
خودم
۲۲.کدوم نویسنده‌ها یا آثار ادبی روی شما تأثیر گذاشتن؟
رمان سیاوش اولین رمانی بود که خوندم و اون رمان باعث شد من نوشتن رو شروع کنم
۲۳.موقع نوشتن به موسیقی گوش می‌دید یا محیط خاصی رو ترجیح می‌دید؟
آره قبلا برای اینکه اون حالت غم رو احساس کنم آهنگ های غمگین گوش می‌دادم اما الان نه
۲۴.آیا با کسی درباره‌ی پروژه‌تون صحبت می‌کنید یا فعلاً کاملاً شخصیه؟
قبلا از نویسنده های دیگه کمک میگرفتم اما الان خیر
۲۵.اگر پروژه‌ی اولتون تموم بشه، دوست دارید چاپش کنید یا فقط برای دل خودتونه؟
دوست دارم چاپش کنم و احساسم رو به همه نشون بدم
۲۶.آیا به ادامه‌ی مسیر نویسندگی فکر می‌کنید یا این فقط یه تجربه‌ست؟
دوست دارم یک نویسنده معروف بشم اما به عنوان یک شغل بهش فکر نمی‌کنم و فعلا یک تجربه است
۲۷.دوست دارید نوشته‌هاتون چه اثری روی خواننده‌ها بذاره؟
حسی که واقعا داشتم رو بهشون نشون بدم
۲۸.اگر به کسی بخواید یه جمله بگید که به تازگی شروع به نوشتن کرده، چی می‌گید؟
نوشتن خیلی قشنگه فقط باید دوستش داشته باشی، با نوشتن میتونی آدم ها یا داستان هایی که میخوای رو بنویسی
میتونی تو خالق آنها باشی
پس تا میتونی بنویس که لذتش هیچوقت تموم نمیشه.
ممنون از همکاری شما
آثار جناب محمد یاسین نصرتی:
~ دلنوشته لیلی به من بگو آسمان
~ دلنوشته ژالان
~ دلنوشته در پناه برگ خورشید
~ مجموعه شعر بارین
~ مجموعه شعر نایارا
~ دلنوشته لیلی به من بگو آسمان
~ دلنوشته ژالان
~ دلنوشته در پناه برگ خورشید
~ مجموعه شعر بارین
~ مجموعه شعر نایارا
- وضعیت
کی این تاپیک رو خونده
(کل خوانندگان: 33)