هوالکافی
متن مصاحبه با نویسنده‌ی نوقلم
بانو نگین اربابی
@ماه پیشونی
متن مصاحبه با نویسنده‌ی نوقلم
بانو نگین اربابی
@ماه پیشونی
مصاحبه مصاحبه با نویسنده‌ی نوقلم [ماه پیشونی]
- نویسنده موضوع Alirix
- تاریخ شروع
- وضعیت
۱.چی شد که تصمیم گرفتید نویسندگی رو شروع کنید؟
توی زندگی با سن کم سختی‌های زیادی کشیدم و اول از همه زندگی‌نامه‌مو توی دفتر نوشتم تا بعدها دخترم بخونه و قضاوت نشم و از اونجا نویسندگی رو شروع کردم.
۲.از کی به نوشتن علاقه‌مند شدید؟
از وقتی که فیلم زنان کوچک و دیدم حدودا 10 سالم بود.
۳.چطور به ایده‌ی داستان یا پروژه‌ی فعلی رسیدید؟
راستش رمان شقه لیل دومین اثرمه و ایده‌ش واسه 3 سال پیشِ توی ذهنم داستان می‌ساختم و خودم و جای شخصیت دختر می‌زاشتم بعد از سه سال شروع کردم به نوشتن.
۴.آیا نوشتن براتون یه تصمیم آنی بود یا مدت‌ها تو ذهنتون بود؟
مدت ها تو ذهنم بود
۵.نویسندگی رو چطور یاد گرفتید؟ (مثلاً مطالعه، کلاس، تجربه شخصی و...)
ه‍مون‌طور که گفتم از توی فیلم.
۶.اولین بار که نوشتید چی بود و چه حسی داشتید؟
اومم اولین بار زندگی‌نامه‌مو نوشتم و حس اینو داشتم که انگار باری از روی دوشم برداشته شده.
۷.موضوع یا ژانر اثری که الان دارید روش کار می‌کنید چیه؟
عاشقانه و فانتزی
۸.چقدر از داستانتون نوشته شده تا الآن؟
حدودا 23 پارت
۹.آیا طرح کلی یا اسکلت داستان رو از قبل داشتید یا هم‌زمان با نوشتن شکل گرفته؟
ایده کلی‌شو داشتم ولی توی نوشتن بعضی جاهاشو تغییر میدم.
۱۰.نوشتن رو چطور برنامه‌ریزی کردید؟ مثلاً روزانه یا هفتگی؟
برنامه‌ریزی شده نیست هر موقع حس و حال نوشتن بهم دست داد می‌نویسم.
۱۱.در حال حاضر کجای مسیر نوشتن هستید و چه احساسی نسبت بهش دارید؟
الان توی نیمه اوج هستم و هیجا‌ن‌زده‌م
۱۲.چقدر به پایان دادن پروژه‌تون اطمینان دارید؟
پروژه ندارم ولی میدونم داستانم به خوبی و زیبا تموم میشه.
۱۳.آیا شخصیت‌ها یا رویدادهایی در داستانتون هست که بر اساس واقعیت باشن؟
نه کلا داستانم تخیلی هستش.
۱۴.بزرگ‌ترین چالش شما تا الان در این مسیر چی بوده؟
نمی‌دونم والا
۱۵.تا حالا پیش اومده که بخواید نوشتن رو رها کنید؟ چرا؟
آره یه وقتایی وقتی داستان‌های نویسندگان بزرگ و می‌خونم از خودم خجالت می‌کشم با خودم میگم این چه طرز نوشتنه؟ تو اصلا برای نویسندگی زاده نشدی
۱۶.چه چیزی شما رو در این مسیر نگه می‌داره؟
زندگینامه‌ای که شروع کردم.
۱۷.نوشتن چه تأثیری روی روحیه یا نگاه شما گذاشته؟
وقتایی که خیلی حالم بده شده حتی با گریه دست به قلم میشم و با حس خوب تمومش می‌کنم.
۱۸.آیا در طول نوشتن، احساسات خاص یا نوسانات ذهنی تجربه کردید؟
آره خیلی زیاد
۱۹.از نظر خودتون، سبک نوشتاری‌تون چه ویژگی‌هایی داره؟
ویژگی خاصی نداره یه داستان ساده‌ست با نوشتن ساده
۲۰.معمولاً با چه ابزاری می‌نویسید؟ (کاغذ، لپ‌تاپ، گوشی، نرم‌افزار خاص و...)
کاغذ و قلم
۲۱.چه چیزی یا کسی بیشترین الهام رو بهتون می‌ده؟
دخترم
۲۲.کدوم نویسنده‌ها یا آثار ادبی روی شما تأثیر گذاشتن؟
اسم‌هاشونو بلد نیستم و زیاد اهل داستان خوند نیستم؛ فقط کتاب‌های هری پاتر و خوندم که واقعا انگیزه زیادی واسه نوشتن بهم داد.
۲۳.موقع نوشتن به موسیقی گوش می‌دید یا محیط خاصی رو ترجیح می‌دید؟
موزیک‌های بیکلام
۲۴.آیا با کسی درباره‌ی پروژه‌تون صحبت می‌کنید یا فعلاً کاملاً شخصیه؟
شخصی نیست ولی دوست خاصی ندارم که باهاش صحبت كنم
۲۵.اگر پروژه‌ی اولتون تموم بشه، دوست دارید چاپش کنید یا فقط برای دل خودتونه؟
زندگینامه مو دوست دارم چاپ كنم
۲۶.آیا به ادامه‌ی مسیر نویسندگی فکر می‌کنید یا این فقط یه تجربه‌ست؟
تجربه‌ست
۲۷.دوست دارید نوشته‌هاتون چه اثری روی خواننده‌ها بذاره؟
دوست دارم هر کی داستان و میخونه بفهمه که این داستان‌ها رو یه نویسنده با یک دل زخمی داره می‌نویسه و پر از غمه
۲۸.اگر به کسی بخواید یه جمله بگید که به تازگی شروع به نوشتن کرده، چی می‌گید؟
حرف خاصی ندارم فقط اینو میدونم هر کی دلش گرفته یه کاغذ و قلم برداره و بنویسه دلش آروم میشه.
ممنون از همکاری شما
توی زندگی با سن کم سختی‌های زیادی کشیدم و اول از همه زندگی‌نامه‌مو توی دفتر نوشتم تا بعدها دخترم بخونه و قضاوت نشم و از اونجا نویسندگی رو شروع کردم.
۲.از کی به نوشتن علاقه‌مند شدید؟
از وقتی که فیلم زنان کوچک و دیدم حدودا 10 سالم بود.
۳.چطور به ایده‌ی داستان یا پروژه‌ی فعلی رسیدید؟
راستش رمان شقه لیل دومین اثرمه و ایده‌ش واسه 3 سال پیشِ توی ذهنم داستان می‌ساختم و خودم و جای شخصیت دختر می‌زاشتم بعد از سه سال شروع کردم به نوشتن.
۴.آیا نوشتن براتون یه تصمیم آنی بود یا مدت‌ها تو ذهنتون بود؟
مدت ها تو ذهنم بود
۵.نویسندگی رو چطور یاد گرفتید؟ (مثلاً مطالعه، کلاس، تجربه شخصی و...)
ه‍مون‌طور که گفتم از توی فیلم.
۶.اولین بار که نوشتید چی بود و چه حسی داشتید؟
اومم اولین بار زندگی‌نامه‌مو نوشتم و حس اینو داشتم که انگار باری از روی دوشم برداشته شده.
۷.موضوع یا ژانر اثری که الان دارید روش کار می‌کنید چیه؟
عاشقانه و فانتزی
۸.چقدر از داستانتون نوشته شده تا الآن؟
حدودا 23 پارت
۹.آیا طرح کلی یا اسکلت داستان رو از قبل داشتید یا هم‌زمان با نوشتن شکل گرفته؟
ایده کلی‌شو داشتم ولی توی نوشتن بعضی جاهاشو تغییر میدم.
۱۰.نوشتن رو چطور برنامه‌ریزی کردید؟ مثلاً روزانه یا هفتگی؟
برنامه‌ریزی شده نیست هر موقع حس و حال نوشتن بهم دست داد می‌نویسم.
۱۱.در حال حاضر کجای مسیر نوشتن هستید و چه احساسی نسبت بهش دارید؟
الان توی نیمه اوج هستم و هیجا‌ن‌زده‌م
۱۲.چقدر به پایان دادن پروژه‌تون اطمینان دارید؟
پروژه ندارم ولی میدونم داستانم به خوبی و زیبا تموم میشه.
۱۳.آیا شخصیت‌ها یا رویدادهایی در داستانتون هست که بر اساس واقعیت باشن؟
نه کلا داستانم تخیلی هستش.
۱۴.بزرگ‌ترین چالش شما تا الان در این مسیر چی بوده؟
نمی‌دونم والا
۱۵.تا حالا پیش اومده که بخواید نوشتن رو رها کنید؟ چرا؟
آره یه وقتایی وقتی داستان‌های نویسندگان بزرگ و می‌خونم از خودم خجالت می‌کشم با خودم میگم این چه طرز نوشتنه؟ تو اصلا برای نویسندگی زاده نشدی
۱۶.چه چیزی شما رو در این مسیر نگه می‌داره؟
زندگینامه‌ای که شروع کردم.
۱۷.نوشتن چه تأثیری روی روحیه یا نگاه شما گذاشته؟
وقتایی که خیلی حالم بده شده حتی با گریه دست به قلم میشم و با حس خوب تمومش می‌کنم.
۱۸.آیا در طول نوشتن، احساسات خاص یا نوسانات ذهنی تجربه کردید؟
آره خیلی زیاد
۱۹.از نظر خودتون، سبک نوشتاری‌تون چه ویژگی‌هایی داره؟
ویژگی خاصی نداره یه داستان ساده‌ست با نوشتن ساده
۲۰.معمولاً با چه ابزاری می‌نویسید؟ (کاغذ، لپ‌تاپ، گوشی، نرم‌افزار خاص و...)
کاغذ و قلم
۲۱.چه چیزی یا کسی بیشترین الهام رو بهتون می‌ده؟
دخترم
۲۲.کدوم نویسنده‌ها یا آثار ادبی روی شما تأثیر گذاشتن؟
اسم‌هاشونو بلد نیستم و زیاد اهل داستان خوند نیستم؛ فقط کتاب‌های هری پاتر و خوندم که واقعا انگیزه زیادی واسه نوشتن بهم داد.
۲۳.موقع نوشتن به موسیقی گوش می‌دید یا محیط خاصی رو ترجیح می‌دید؟
موزیک‌های بیکلام
۲۴.آیا با کسی درباره‌ی پروژه‌تون صحبت می‌کنید یا فعلاً کاملاً شخصیه؟
شخصی نیست ولی دوست خاصی ندارم که باهاش صحبت كنم
۲۵.اگر پروژه‌ی اولتون تموم بشه، دوست دارید چاپش کنید یا فقط برای دل خودتونه؟
زندگینامه مو دوست دارم چاپ كنم
۲۶.آیا به ادامه‌ی مسیر نویسندگی فکر می‌کنید یا این فقط یه تجربه‌ست؟
تجربه‌ست
۲۷.دوست دارید نوشته‌هاتون چه اثری روی خواننده‌ها بذاره؟
دوست دارم هر کی داستان و میخونه بفهمه که این داستان‌ها رو یه نویسنده با یک دل زخمی داره می‌نویسه و پر از غمه
۲۸.اگر به کسی بخواید یه جمله بگید که به تازگی شروع به نوشتن کرده، چی می‌گید؟
حرف خاصی ندارم فقط اینو میدونم هر کی دلش گرفته یه کاغذ و قلم برداره و بنویسه دلش آروم میشه.
ممنون از همکاری شما
- وضعیت