سلامممممممممممم خیلی خوش امدیسلام عزیزم![]()
از دست دادن و اره تقریبا
- بزرگترین ترس زندگیت چیه و آیا سعی مردی باهاش مواجه بشی؟
ورزش نمی کردم ولی مسافرت تکی میرفتم تموم ایران رو سفر میکردم به خانوادم میرسیدم با دویتام وقت میگذروندم و اینا
- اگه میدونستی فقط یک سال دیگه زندهای، چه کاری رو همین فردا شروع میکردی؟
خودمو میشناسم ولی بیشتر از اینکه برای بقیه نقش بازی کنم برای خودم نقش بازی میکنم
- فکر میکنی واقعاً خودتو میشناسی یا داری نقش کسی رو بازی میکنی؟
خیلی خیلی زیاد... نرسیدن به اهداف
- تا حالا شده از خودت ناامید شی؟ کی و چرا؟
همه چیز رو
- اگه میتونستی یه چیز از گذشتهات رو تغییر بدی، چی رو عوض میکردی؟
آرامش
- معنای خوشبختی برای تو چیه؟
تغییر میکنن
- به نظرت آدمها واقعاً تغییر میکنن یا فقط نقش جدید بازی میکنن؟
تقریبا همیشه
- کِی احساس کردی واقعاً تنها شدی؟
جدایی از یه شخص خاص
- سختترین تصمیمی که تا حالا گرفتی چی بوده؟
تو دختر خیلی خوب و کافی هستی
- اگه کسی قرار بود تو رو فقط با یه جمله توصیف کنه، دلت میخواست اون جمله چی باشه؟
بله
- تا حالا عاشق شدی؟
والاااااااااا....
- اگه یه روز جنسیتت عوض شه، اولین کاری که میکنی چیه؟
بله
- کسی هست که هنوز بعد از مدتها دلت براش تنگ شه؟
هیچکسی نمیخوام خودمو عذاب بدم
- اگه بتونی ذهن کسی رو برای ۲۴ ساعت بخونی، کیو انتخاب میکنی و چرا؟
نوچچچ بگم که راز نیست
- یه رازی که کسی نمیدونه ولی الان میخوای بگی؟
بله
- تا حالا برای رسیدن به چیزی نقش بازی کردی؟
بماند
- اگه میتونستی انتقام یکی رو بگیری بدون اینکه کسی بفهمه، از کی انتقام میگرفتی؟
میتونی ولی نمیخوای
- خودتو تو آیینه میبینی و اولین چیزی که به ذهنت میرسه چیه؟
امروز
- آخرین باری که واقعاً احساس کردی کسی دوستت داره کی بود؟
اتفاقی
- چه جوری با انجمن آشنا شدی؟
نوچ
- تا حالا به ترک اینحا فکر کردی؟
حرف زدن خیلی زیاد با یه دوست...
- یه خاطره موندگار از اینجا تو ذهنت؟
خانوم
- و سوال آخر. خوشحال میشم نظرتو راجب خودم بدونم
سلام خوش امدیسلام اگه سمت نویسندگی و کافه نویسندگان نمیاومدی الان کجا و چیکاره بودی؟