نظارت همراه رمان امضای ابدی | ناظر: زهرا سلطانزاده

پارت ۱۱۱

❌ «این را گفت و بعد از مدتی سکوت به سمت پریچهر رفت. پریچهر ایستاد و گفت: چی شده؟»
✅ باید خط دیالوگ باشد:
این را گفت و بعد از مدتی سکوت به سمت پریچهر رفت.
پریچهر ایستاد و گفت:
-‌ چی شده؟

❌ «ابراهیم نزدیکش که شد مدتی فقط نگاهش کرد و گفت: خواستم بگم…»
✅ جدا کردن دیالوگ از توضیح:
ابراهیم نزدیکش که شد، مدتی فقط نگاهش کرد و گفت:
- خواستم بگم، خیالت از من راحت! من مردی نیستم که بخوام باعث آزار زنم بشم تا…

❌ «یا خودت می‌خوای یا اون‌کاری میکنیم که چندان دلم بهش راضی نیست.»
✅ نیم‌فاصله و ویرگول:
یا خودت می‌خوای، یا اون‌کاری می‌کنیم که چندان دلم بهش راضی نیست.

❌ «صبح بعد از اینکه صبحانه خوردند وسایلشان را جمع کردند.»
✅ ویرگول بعد از «صبح»:
صبح، بعد از اینکه صبحانه خوردند، وسایلشان را جمع کردند.

❌ «عسل و روغن حیوانی و کلوچه وشیرینی سنتی»
✅ اضافه ویرگول بین کلمات:
عسل، روغن حیوانی، کلوچه و شیرینی سنتی

❌ «هر چند هنوز فریبرز از اینکه درست و حسابی جاهای دیدنی خرم آباد را ندیده بود غر می‌زد وارد جاده شدند.»
✅ ویرایش جمله و ویرگول‌ها:
هر چند هنوز فریبرز غر می‌زد که درست و حسابی جاهای دیدنی خرم‌آباد را ندیده بود، وارد جاده شدند.

❌ «مسیر به سکوت طی می‌شد مگر اینکه گاهی پریچهر و زهراخانم با هم صحبت می‌کردند.»
✅ بهتر:
مسیر با سکوت طی می‌شد، مگر اینکه گاهی پریچهر و زهراخانم با هم صحبت می‌کردند.

❌ «خب دیگه هر دفعه یواشکی گوشیت نگاه می‌کنی مشخصه نمی‌خوای مبادا من چیزی ببینم.»
✅ با نیم‌فاصله و جدا کردن بخش‌ها:
خب دیگه، هر دفعه یواشکی گوشیت نگاه می‌کنی، مشخصه نمی‌خوای مبادا من چیزی ببینم.


❌ «این راکه گفت اتاق پریچهر را ترک کرد.»
✅ «این را که گفت، اتاق پریچهر را ترک کرد.»

❌ «موهای پریچهر را پشت گوشش راند»
✅ درست است اما بهتر: «موهای پریچهر را پشت گوشش کشید» (روانی متن)

❌ «وسایلشان را جمع کردند»
✅ صحیح است، نیم‌فاصله بعد از «صبحانه» رعایت شود

❌ «می‌کنه» →✅ بهتر: «می‌کند» (در سبک رسمی‌تر)

❌ «خداروشکر» → ✅ «خدا را شکر» (در متن رسمی یا نیمه‌رسمی)

چند جمله طولانی بدون ویرگول مناسب باعث سنگینی متن شده است:

❌ «بعد از خداحافظی از خانواده و پدر و مادر پریچهر، سری به دفتر وکیل پریچهر زدند و بعد شهر زیبایی خرم‌آباد ترک کردند.»
✅ «بعد از خداحافظی از خانواده و پدر و مادر پریچهر، سری به دفتر وکیل زدند. سپس شهر زیبای خرم‌آباد را ترک کردند.»

❌ «ابراهیم نیم‌نگاهی به او انداخت و گفت: خبر جدید چی داره جاسوست؟!»
✅ ابراهیم نیم‌نگاهی به او انداخت و گفت:
-‌ خبر جدید چی داره، جاسوست؟!

❌ استفاده‌ی زیاد از «باز» و «هم» که باعث تکرار و کندی متن شده است.

سبک محاوره‌ای زیاد است، در متن رسمی یا نیمه‌رسمی بهتر است اصلاح شود.
تکرار «نگاهی به او انداخت» چند بار، بهتر است جایگزین شود یا حذف شود
مکالمات طولانی بدون شکستن جمله، بهتر است در چند خط دیالوگ جدا شوند
 
پارت ۱۱۲

❌ "میگم" → ✅ "می‌گم"
(نیاز به نیم‌فاصله در افعال مضارع)

"احیاناً (درسته، ولی اگر محاوره مدنظر نیست بهتره: "احیاناً" حذف بشه و نوشته شه "نکنه")

❌ "زن‌داداشم محبوبه که نیست؟"
✅ "زن‌داداشم محبوبه که نیست؟"
(درسته، فقط برای تأکید بهتر قبلش خط تیره دیالوگ بیاد:
- می‌گم، احیاناً زن‌داداشم محبوبه که نیست؟)

❌ "زهراخانم" → ✅ "زهرا خانم"
(باید جدا نوشته شود چون ترکیب وصفی نیست.)

❌ "بدهی‌های که" → ✅ "بدهی‌هایی که"
(صرف و جمع درست: اضافه‌ی "ی" جا افتاده.)

❌ "میدونم" → ✅ "می‌دونم"
(نیم‌فاصله بین «می» و «دونم» باید رعایت شود.
❌ "داخل کیفش گذشت"
✅ "داخل کیفش گذاشت"
(غلط واژگانی: «گذشت» به معنی عبور کردن است نه «قرار دادن».)


❌ "من هل داده داخل این ماجرا"
✅ "من را هل داده داخل این ماجرا"
(حذف «را» غلط دستوری است.)

❌ "چندان خوشحال نیستید"
✅ "چندان هم خوشحال نیستید"
(به لحاظ لحن محاوره‌ای طبیعی‌تر می‌شود.)

❌ "داخل پمپ بنزین پیچید"
✅ "به پمپ‌بنزین پیچید"
(بهتر و رسمی‌تر. "پمپ‌بنزین" با نیم‌فاصله نوشته می‌شود.)

❌ "بادی به کله‌اش بخورد"
✅ "بادی به سرش بخورد"
(واژه‌ی «کله» در روایت ادبی رسمی مناسب نیست.)

❌ "یه آدمی از زیر تیغ اعدام نجات دادی"
✅ "یه آدم رو از زیر تیغ اعدام نجات دادی"
(حذف «را» اشتباه دستوری است.)

❌ "این پول به محبوبه قرض بدی"
✅ "این پول رو به محبوبه قرض بدی"
(در گفتار محاوره‌ای، حذف «را» پذیرفته نیست.)

❌ "محبوبه معمولی نیست. آبرو و حیثیت من نجات داد."
✅ "محبوبه معمولی نیست؛ آبرو و حیثیتم رو نجات داد."
(فعل دوم نیازمند ضمیر متصل و نشانه‌ی مفعول است. همچنین علامت «؛» به‌جای نقطه مناسب‌تر است.)

خط دیالوگ‌ها: بیشتر درست استفاده شده ولی باید همیشه در ابتدای دیالوگ خط تیره بیاد (-)

دستور زبان: حذف مکرر «را» در جمله‌های خبری باید اصلاح شه (به‌ویژه در بخش‌های غیرمحاوره‌ای).

واژه‌گزینی: کلمات گفتاری مثل «کله» یا «آبرو و حیثیت من نجات داد» باید از نظر رسمیت بازنویسی شن.

ریتم متن: طبیعی و گفت‌وگویی است؛ فقط نیاز به تمایز دقیق بین لحن محاوره و نثر رسمی دارد تا با بقیه فصول هماهنگ بماند.
 
پارت ۱۱۳

❌ «ابراهیم سوار ماشین شد و بدون هیچ‌حرفی ماشین تا جلوی فروشگاه راند و بعد خطاب به زهراخانم و پریچهر گفت: چیزی می‌خواهید واسه‌تون بگیرم.»
✅ اصلاح:
ابراهیم سوار ماشین شد و بدون هیچ حرفی تا جلوی فروشگاه راند.
بعد خطاب به زهراخانم و پریچهر گفت:
-‌ چیزی می‌خواهید واسه‌تون بگیرم؟

❌ «- مردک از عمد اومده بود نزدیکت. باید حواست جمع می‌کردی نه اینکه بخواهی توی فروشگاه با چشمات با من بجنگی!»
✅ اصلاح:
مردک از عمد اومده بود نزدیکت. باید حواست جمع می‌کردی، نه اینکه توی فروشگاه با چشمات با من بجنگی!

❌ «- ببین پریچهر، چه صوری چه واقعی، زنمی؛ پس توقع نداشته بی‌تفاوت باشم. بریم.»
✅ نیم‌فاصله و ویرگول‌ها:
-‌ ببین پریچهر، چه صوری، چه واقعی، زنمی؛ پس توقع نداشته باش که بی‌تفاوت باشم. بریم.

❌ «چیزهای که خواسته بودند»
✅ «چیزهایی که خواسته بودند»

❌ «توی فروشگاه»
✅ «تو‌ فروشگاه» (نیم‌فاصله صحیح: «تو‌»)

❌ «توی‌ماشین»
✅ «توی ماشین»

❌ «کا‌پ قهوه»
✅ «کاپ قهوه» (نیم‌فاصله‌ی غیرضروری حذف شود)

❌ «چشمات با من بجنگی»
✅ «چشمانت با من بجنگد» (در صورت رسمی‌تر شدن متن)

❌ «ابراهیم حساب کرد»
✅ «ابراهیم حساب کرد.» (ویرگول یا نقطه‌ی جمله‌ی خبری رعایت شود)

❌ «هردو سوار ماشین شدند»
✅ «هر دو سوار ماشین شدند»(خط فاصله رعایت شود.)

❌«ماشین از جا کند و حرکت کرد»
✅ بهتر: «ماشین حرکت کرد»

❌«ابراهیم استغفراللهی زیر ل*ب گفت»
✅ «ابراهیم زیر ل*ب استغفرالله گفت»

❌«اخم‌هایش در هم رفت»
✅ جمله کمی طولانی و پیچیده، بهتر: «ابراهیم اخم کرد»

❌«متفاوت بود داخل ماشین برگشت»
✅ ویرایش: «فریبرز که خریدهای متفاوت داشت، به ماشین برگشت»


جمله‌های طولانی با «و» زیاد → بهتر شکسته شوند:
❌ «پریچهر هم از دیدن آن نگاه پراخم هر چند کمی جا خورد اما او هم متقابلاً اخمش را به جان ابراهیم ریخت و به یکباره برگشت که برود اما متوجه مرد تنومندی که پشت سرش ایستاده بود نشد…»
✅ بازنویسی پیشنهادی:
پریچهر از دیدن نگاه پراخم کمی جا خورد.
اما او هم متقابلاً اخمش را به جان ابراهیم ریخت.
به یکباره برگشت که برود، اما متوجه مرد تنومندی که پشت سرش ایستاده بود نشد…

❌«ابراهیم تلفنی با برادرش صحبت می‌کرد و بی‌هدف قفسه خوراکی‌ها را نگاه می‌کرد»
✅بهتر: «ابراهیم با برادرش تلفنی صحبت می‌کرد و در همین حال بی‌هدف قفسه خوراکی‌ها را نگاه می‌کرد»

نیم‌فاصله‌ها در افعال مرکب و ترکیبات فارسی رعایت نشده («می‌گم»، «توی‌ماشین»، «کا‌پ»)
خط دیالوگ‌ها باید همیشه با – جدا شوند و دیالوگ طولانی در چند خط شکسته شود
حذف بعضی «را» و تغییر «زنمی» و «چشمات» → برای روانی و صحت دستور زبان
جملات طولانی با «و» زیاد → باید شکسته و ساده شوند تا خواننده خسته نشود
 
پارت ۱۱۴

❌ دیالوگ‌ها با «-» درست رعایت نشده. مثال:
«خوبم، خیلی هم خسته نیستم…»
✅ خوبم، خیلی هم خسته نیستم. اینجور ماشین‌ها خیلی آدم خسته نمی‌کنه.

❌ «ممنونم، شما تصمیمتون رو گرفتید؟ کارگاه خودتون راه میندازید.»
✅ ممنونم، شما تصمیم‌تون رو گرفتید؟ کارگاه خودتون راه می‌اندازید؟

❌ «فکر بیش از حد تردید میاره…»
✅ فکر بیش از حد تردید می‌آره. خوبه آدم بی‌گدار به آب نزنه، ولی وقتی بیش از حد در موردش فکر کنید، شیطون نمی‌ذاره کارتون شروع بشه.

❌ «تصمیمتون»
✅ «تصمیم‌تون»

❌ «راه میندازید»
✅ «راه می‌اندازید»

❌ «کارگاه خودتون»
✅ «کارگاه خودتون» (درسته، ولی در نسخه رسمی بهتر: «کارگاه خودتان»)

❌ «در موردش فکر کنید»
✅ «در موردش فکر کنید» (نیم‌فاصله صحیح رعایت شود)


❌ «واستاده بود بنزین بزنه»
✅ «ایستاده بود بنزین بزند»

❌ «جام گذاشته»
✅ «جا گذاشته بود»

❌ «به یه زن غبطه بخورم»
✅ «به یک زن غبطه بخورم»

❌ «تردید میاره»
✅ «تردید می‌آورد»


جمله طولانی: «یه بار که برای بازاریابی و فروش کارام می‌رفتم…» → بهتر شکسته شود:
✅ «یه بار که برای بازاریابی و فروش کارام می‌رفتم یکی از شهرستان‌ها، بین راه از اتوبوس پیاده شدیم برای نماز و ناهار. بعد نماز توی نمازخانه از خستگی زیاد خوابم برد. یکی دو ساعت بعد وقتی بیدار شدم، دیدم اتوبوس جا مونده.»

❌«وقتی دید جا موندم من رسوند»
✅ «وقتی دید جا موندم، من را رسوند.»

❌«در برابر این همه سخت‌کوشی و پشتکار و تلاش باید سر تعظیم فرود آورد»
✅ «در برابر این همه سخت‌کوشی، پشتکار و تلاش باید سر تعظیم فرود آورد.» (ویرگول برای روانی)



خط دیالوگ‌ها باید با – شروع شوند.
نیم‌فاصله‌ها در افعال مرکب و ترکیبات باید رعایت شود («می‌رفتم»، «راه می‌اندازید»، «تصمیم‌تون»)
حذف بعضی «را» و «به» باعث خطا در روانی جمله شده («من رسوند» → «من را رسوند»)
جملات طولانی و پر از «و» بهتر شکسته شوند تا متن روان و حرفه‌ای شود.
محاوره طبیعی است، اما در نثر رسمی یا چاپی باید اصلاحات جزئی داشته باشد.
 
پارت ۱۱۴

❌ دیالوگ‌ها با «-» درست رعایت نشده. مثال:
«خوبم، خیلی هم خسته نیستم…»
✅ خوبم، خیلی هم خسته نیستم. اینجور ماشین‌ها خیلی آدم خسته نمی‌کنه.

❌ «ممنونم، شما تصمیمتون رو گرفتید؟ کارگاه خودتون راه میندازید.»
✅ ممنونم، شما تصمیم‌تون رو گرفتید؟ کارگاه خودتون راه می‌اندازید؟

❌ «فکر بیش از حد تردید میاره…»
✅ فکر بیش از حد تردید می‌آره. خوبه آدم بی‌گدار به آب نزنه، ولی وقتی بیش از حد در موردش فکر کنید، شیطون نمی‌ذاره کارتون شروع بشه.

❌ «تصمیمتون»
✅ «تصمیم‌تون»

❌ «راه میندازید»
✅ «راه می‌اندازید»

❌ «کارگاه خودتون»
✅ «کارگاه خودتون» (درسته، ولی در نسخه رسمی بهتر: «کارگاه خودتان»)

❌ «در موردش فکر کنید»
✅ «در موردش فکر کنید» (نیم‌فاصله صحیح رعایت شود)


❌ «واستاده بود بنزین بزنه»
✅ «ایستاده بود بنزین بزند»

❌ «جام گذاشته»
✅ «جا گذاشته بود»

❌ «به یه زن غبطه بخورم»
✅ «به یک زن غبطه بخورم»

❌ «تردید میاره»
✅ «تردید می‌آورد»


جمله طولانی: «یه بار که برای بازاریابی و فروش کارام می‌رفتم…» → بهتر شکسته شود:
✅ «یه بار که برای بازاریابی و فروش کارام می‌رفتم یکی از شهرستان‌ها، بین راه از اتوبوس پیاده شدیم برای نماز و ناهار. بعد نماز توی نمازخانه از خستگی زیاد خوابم برد. یکی دو ساعت بعد وقتی بیدار شدم، دیدم اتوبوس جا مونده.»

❌«وقتی دید جا موندم من رسوند»
✅ «وقتی دید جا موندم، من را رسوند.»

❌«در برابر این همه سخت‌کوشی و پشتکار و تلاش باید سر تعظیم فرود آورد»
✅ «در برابر این همه سخت‌کوشی، پشتکار و تلاش باید سر تعظیم فرود آورد.» (ویرگول برای روانی)



خط دیالوگ‌ها باید با – شروع شوند.
نیم‌فاصله‌ها در افعال مرکب و ترکیبات باید رعایت شود («می‌رفتم»، «راه می‌اندازید»، «تصمیم‌تون»)
حذف بعضی «را» و «به» باعث خطا در روانی جمله شده («من رسوند» → «من را رسوند»)
جملات طولانی و پر از «و» بهتر شکسته شوند تا متن روان و حرفه‌ای شود.
محاوره طبیعی است، اما در نثر رسمی یا چاپی باید اصلاحات جزئی داشته باشد.
سلام و درود بخشی از مطالبی که گفته بودید اصلاح کردم انشالله بقیه رو کم کم اصلاح میکنم

فقط بعضی جاها خط تیره میذارم وقتی سیو میکنم باز به همون حالت نقطه تغییر می‌کنه
 
سلام و درود بخشی از مطالبی که گفته بودید اصلاح کردم انشالله بقیه رو کم کم اصلاح میکنم

فقط بعضی جاها خط تیره میذارم وقتی سیو میکنم باز به همون حالت نقطه تغییر می‌کنه
اوکی عزیزم خودم درستش میکنم اونارو فقط چند پارت مونده تا اتمام نظارت اون پارت‌ها، پارت مجدد نزار
تا جایی که وقتم شد سعی میکنم بعضی پارت‌هارو خودم اصلاح میکنم. و شما فقط بعد هر پارتی که میزاری بهم اطلاع بده.
 
❌ «حرفهای» → ✅ «حرف‌های»
❌ «بین راه» → ✅ «بین‌راه» (نیم‌فاصله)
❌ «تهران شدند تقریباً» → ✅ «تهران شدند، تقریباً» (جمله نیاز به ویرگول دارد)
❌ «زهراخانم» → ✅ «زهرا‌خانم» (نیم‌فاصله)
❌ «خانه خودش رساندند راهی خانه پریچهر شد» → ✅ «خانه‌ی خودش رساندند و راهیِ خانه‌ی پریچهر شدند.» (جمله ناقص و نیاز به واو عطف و تصحیح فعل دارد)
❌ «وقتی با هم تنها شدند وقت خوبی بود که باهم صحبت کنند» → ✅ «وقتی با هم تنها شدند، وقتِ خوبی بود که با هم صحبت کنند.» (افزودن ویرگول و اصلاح نیم‌فاصله)
✅ خط دیالوگ (ـ) در کل متن درست استفاده شده 👍
❌ «اون بنز سوار میشم» → ✅ «اون بنز رو سوار می‌شم» (فعل محاوره‌ای بدون مفعول و نیم‌فاصله اشتباه)
❌ «یکی از شهرستان‌ها، بین راه» → ✅ «یکی از شهرستان‌ها، بین‌راه» (نیم‌فاصله)
❌ «اتوبوس جام گذاشته» → ✅ «اتوبوس جام گذاشته‌بود» (فعل باید ماضی بعید باشد تا با ساختار گذشته سازگار شود)
❌ «من رسوند» → ✅ «منو رسوند» یا «من را رسوند» (جمله ناقص از نظر مفعول)
❌ «احساس خوبی داشتم. همونجا به خودم قول دادم یه روزی یکی از این ماشین‌ها بخرم.» → ✅ بین دو جمله بهتر است ویرگول بیاید تا ریتم طبیعی‌تر شود.
❌ «هیچ وقت فکرش نمی‌کرد به یه زن غبطه بخورم.» → ✅ «هیچ‌وقت فکرش رو نمی‌کردم به یه زن غبطه بخورم.» (تصحیح فعل و نیم‌فاصله)
❌ «تصمیمتون رو گرفتید؟ کارگاه خودتون راه میندازید؟» → ✅ «تصمیمتون رو گرفتید؟ کارگاهِ خودتون رو راه می‌ندازید؟» (نیم‌فاصله و اضافه)
❌ «ولی وقتی اگه بیش از حد...» → ✅ «ولی اگه بیش از حد...» (حذف واژه‌ی تکراری «وقتی»)
❌ «شیطون نمیذاره کارتون شروع کنید.» → ✅ «شیطون نمی‌ذاره کارتون رو شروع کنید.» (نیم‌فاصله و مفعول)


«رساندند راهی خانه پریچهر شد» → دو فعل پشت سر هم بدون فاعل مشترک؛ باید بازنویسی شود.

«باید سرمایه اولیه‌اش رو جور کنم» درست است، ولی در روایت رسمی بهتر است: «باید سرمایه‌ی اولیه‌اش را فراهم کنم.»


روایت طبیعی و دیالوگ‌ها زنده‌اند.
ریتم گفت‌وگو مناسب است، اما در توصیف‌ها گاهی اتصال جمله‌ها بدون نشانه‌گذاری باعث سنگینی می‌شود.
نیم‌فاصله‌ها و ویرگول‌ها باید در سراسر متن یکدست شوند.
ترکیب محاوره و رسمی در برخی بخش‌ها ناهماهنگ است (مثلاً «هیچ‌وقت فکرش نمی‌کردم» در کنار «سر تعظیم فرود آورد»). پیشنهاد: در یک لحن ثابت بماند.
 
آخرین ویرایش:
1. جملات طولانی و بی‌وقفه:
در چند بخش جمله‌ها پشت سر هم اومدن بدون مکث مناسب («...از گوشه چشم نگاهش کرد و گفت: من اگه می‌تونستم وام بگیرم پدرم از زیر تیغ نجات می‌دادم...»).
👉 بهتره با نقطه یا ویرگول درست تقسیم بشن تا نفس جمله طبیعی‌تر بشه.

2. جا افتادن حروف اضافه:
در جمله‌ی «من به صورت می‌تونم کمکتون کنم؟» — واژه‌ی به چه صورت باید کامل باشه.

3. کاربرد اشتباه نیم‌فاصله و فاصله‌ی بین کلمات:
مثل: «وام بگیرید»، «به درآمدی خوبی رسیدید»، «از اعتبارم میذارم» — نیاز به اصلاح نیم‌فاصله و واژه‌سازی درست داره.

4. لحن مستقیم و خشک در برخی دیالوگ‌ها:
گفت‌وگو باید طبیعی‌تر و با توقف‌های کوچک همراه بشه؛ در حال حاضر حس گفت‌وگوی واقعی نداره و کمی توضیحی نوشته شده.

***
1. «جاسوست مفصلاً همه چیز واسه‌ت توضیح داده»:
واژه‌ی واسه‌ت در نثر رسمی بهتره به برایت یا بهت (در صورت محاوره‌نویسی طبیعی) تغییر کنه.
ضمن اینکه جمله از نظر طبیعی بودن، کمی تند و خصمانه است؛ می‌شه لحنش رو تعدیل کرد تا طبیعی‌تر بشه.

2. تکرار نام‌ها:
نام ابراهیم زیاد تکرار شده و باعث سنگینی متن میشه. گاهی میشه با «او» یا «مرد» جایگزین کرد.

3. ترکیب نادرست یا بی‌منطق:
«بعد گندی که اسماعیل توی کارش بالا آورد هیچی دیگه درست نشد» → ترکیب بالا آوردن گند عامیانه‌ست. در نثر ادبی یا رسمی باید تعدیل بشه:
«بعد از اشتباهی که اسماعیل در کارش مرتکب شد، همه‌چیز به‌هم ریخت.»


***
1. جهش ناگهانی گفت‌وگو:
بعد از اینکه ابراهیم می‌گوید «ممنونم!»، پریچهر فوراً می‌گوید «خب کدومش انتخاب می‌کنید؟!» — زمان برای فکر کردن طبیعی نیست. بهتره کمی فاصله و توصیف واکنش‌ها بیاد تا دیالوگ طبیعی‌تر شنیده بشه.


2. پریچهر در نقش مالی قوی‌تر ظاهر میشه اما شخصیت‌پردازی قبلی‌اش با این لحن ناگهانی تضاد دارد.
برای طبیعی ماندن روایت باید نشانه‌هایی از تجربه‌ی اقتصادی یا هوشمندی مالی او در بخش‌های قبل زمینه‌سازی بشه.

3. جمع‌بندی ضعیف در پایان:
«پریچهر پذیرفت و دیگر در این مورد حرفی نزدند» خیلی ناگهانی و گزارشیه؛ بهتره با یک حس درونی یا نگاهی معنادار بسته بشه.

۴. نکات پیشنهادی برای بازنویسی (درجه‌ی حرفه‌ای)
استفاده از جملات کوتاه، با مکث طبیعی و تن صدای مشخص در دیالوگ‌ها
حفظ فاصله‌ی لحن بین دو شخصیت:
ابراهیم تلخ و سنگین حرف می‌زند، پریچهر نرم و تحلیل‌گر؛ الان در متن خیلی لحنشان نزدیک شده.
در پایان صحنه، حس بین‌شان باید در هوا بماند، نه با جمله‌ی گزارشی تمام شود.
 
خب عزیزم پارت‌هایی که گذاشته بودی همشون اصلاح شد. الان بعد از هر پارت گذاری بهم اطلاع بده که عقب نمونیم.
موفق باشی، قلمت مانا🌱🫀
 
عقب
بالا پایین