شعر اشعار مرام المصری | شاعر عرب

(SINA)

مدیر آزمایشی تالار شعرکده+تدوینگر آزمایشی
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایـشی تالار
مـدرس
ویراستار
مشاور
نویسنده نوقلـم
مقام‌دار آزمایشی
پرسنل کافه‌نـادری
نوشته‌ها
نوشته‌ها
1,088
پسندها
پسندها
5,547
امتیازها
امتیازها
438
سکه
4,268
چشم‌هایی هستند
که نور را نمی‌بینند
خاطراتی، که به یاد نمی‌آیند
لبخندهایی که لذتی نمی‌بخشند
اشک‌هایی که دردی را نمی‌شویند!
کلماتی، چون سیلی
و احساساتی، که هستند…

روحی هست

که هیچ چیز
تسلایش نمی‌بخشد.
 
او دو زن دارد
یکی بر روی تختش می خوابد
دیگری بر روی بستر رویایش

او دو زن دارد
که او را دوست دارند
یکی در کنارش پیر می شود
دیگری جوانی اش را به او هدیه می کند
و می گذرد

او دو زن دارد
یکی در قلب خانه اش
دیگری در خانه ی قلبش.
 
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 2)
عقب
بالا پایین