نویسنده عزیز سلام

بررسی عنوان
در داستان و رمان اولین چیزی که به اسم میخوره عنوان اون هست.
عنوانی که شما برای رمان خودتون انتخاب کردید، اسمی ناشناخته است. حتی من نقدکننده نمیدونم این عنوان چطور خوانده میشه و معنیش چیه!
جستوجو هم کردم چیزی پیدا نکردم. برای عنوان از حرکات استفاده کنید و معنی رو هم بگید.
این اسم (شقه لیل میآید)، به دلیل جدید و کمی غریب بودن عنوانی هست هم جذبکننده و هم دفعکننده. چون مخاطب از اسم هیچی نمیفهمه و جذب نمیشه.
اگر معنی و حرکات اضافه بشه قطعا جذب کننده خواهد بود.
به دلیل اینکه خودم از عنوان رمان اطلاعاتی ندارم نمیتونم بگم با بقیه قسمتهای همخوانی داشت یا خیر.

بررسی ژانر
برای نوشتن از هشتگ استفاده نکنید.
ژانرهای انتخابی شما فانتزی و عاشقانه بود.
از نظر بنده ژانر فانتزی انتخاب اشتباه شماست.
داستانی ژانر فانتزی داره که در دنیایی ماورایی و جادویی اتفاق بیافته ولی چون داستان شما در دنیای واقعی اتفاق میافته در دسته ژانر رئالیسم جادویی قرار میگیره و در اون عناصر جادویی وجود دارن که پذیرفته انسانهاست در. در دسته رئالیسم جادویی قرارم میگیره.
لطفاً درمورد این دو ژانر کمی تحقیق کنید و با توجه به ادامه داستان ببنیید کدوم ژانر مناسب تره.
برای ژانر عاشقانه هم باید بگم من تو اسم و جلد و خلاصه چیزی از عاشقانه بودن ندیدم.
و تا متن داستان پیش نره نمیتونم بگم داستان عاشقانه هست یا نه.

بررسی مقدمه
متاسفانه داستان شما مقدمه نداشت.

بررسی خلاصه
خلاصه از اندازه خوبی برخوردار بود.
بهرامزایی هم داشت.
بامتن داستان همخوانی داشت ولی با ژانر خیر.

بررسی لحن داستان
لحن داستان معیار بود یعنی متن ادبی دیالوگ عامیانه.
یک جاهایی متن داستان از دستتون در رفته بود و در از ایرادات نوشتاری بود که پایینتر بهش میپردازم.

بررسی زاویه دید
زاویه دید داستان سوم شخص محدود بود. نمیگم دانای کل، چون احساس و عواطف و اون ریزهبینیهای که دانای کل میبینه رو سوم شخص محدود نمیبینه.
و اگر که زاویه دید دانای کل بود محشر میشد. میتونستی وارد ذهن همه بشی و از عواطف و احساسات تکتک شخصیتها بگی از حسهاشون اینکه چی با خودشون فکرمیکنند و ...

بررسی توصیفات
این بخش به سه دسته تقسیم میشه.
شخصیتها: شخصیت به خوبی شکل گرفته بودن ولی بازهم جا داره تا بهشون فضا بدی و اخلاق و رفتارشون به رخ بکشی. میتونی تو مونولوگها و دیالوگها بهشون اکت بدی. مثلا؛ دست راستش که سوخته بود را پشتش قایم کرد و گفت:
اینجوری ما میفهمیم که اون شخص دست راستش سوخته.
زمان: در توصیف زمان مشکلی نبود
مکان: برای توصیف مکان نگو فضا خیلی مخوف و ترسناک بود، سعی کن با توضیح دادن اون حس مخوفی و ترسناکی رو القا کنی.
برای این کار هم نور و صدا و بو و کوچکترین حرکتها حتی پر زدن بال مگس رو هم توصیف کن.

بررسی شروع و میانه داستان
شروع داستان قشنگ بود. اومده بودی با توضیح دادن داستان شروع کرده بودی و قصه خودتو شکل دادی که جذبکننده هست.
اما روند داستان، بنظرم روند داستان یکم تند بود. خودم هم این مشکل رو داشتم.
چیزی که تو ذهنم بود رو سریع میاوردم رو کاغذ. برای همین سعی کنید روند داستان با توضیحات جزئیتر طوری که حوصله مخاطب سر نره یکم کند کنید.

بررسی ایده و روند داستان
ایده داستان بهطور کلی قشنگ و جذابه، میتونه به یه رمان خیلی خوب تبدیل بشه
اما روند داستان اصلا خوب نبود. متن خیلی گیج کننده بود. اون قسمتی که اون دختر و پسر رفتن تو جنگل و مردن رو واقعا نفهمیدم. اون قسمت رو خوندم فکر کردم دیاکو با دختره بعد گفتی عاشقشه. اگه عاشقش بود و بهش کمک کرد چرا با لباس پاره پاهای زخمی اونجا بود. یعنی بعد هفت سال زخم پاهاش خوب نشده بود؟
متن باید بازبینی بشه.

بررسی اعلائم نگارشی و نوشتار متن
اعلائم نگارشی به خوبی رعایت شده بود جز یکی دو جا که مطمئناً از دستتون در رفته بود.
اما برسیم به متن.
دو جا از کلمه برخیست استفاده کرده بودید، اگه از قصد نوشتید که بنظرم اصلا قشنگ نیست. اگر متوجه نشدید اصلاح کنید.
در پارت دوم، متن ادبی داره پیش میره یهو نوشتی «اومدن» مگه متن ادبی نبود! اصلاح بشه.
در پارت دوم اصلاح بشه(من اصلاح شده رو نوشتم)

لباسهایی که
جای
میکرد؛ ماند (گامویرگول استفاده بشه)
اینکه (با نیمفاصله در کل متن اصلاح بشه)
در پارت ۳ یک قسمت چرا کج نوشته شده؟
پارت ۴
نگهداری
میترسم
دیوید
پارت ۵
رنگش
پارت ۶
اذیت کنند
اینجا
نمیگذاشتند
کف پاهایش
پارت ۱۲ هم ارزش
موقعی که متن رو میخوندم اشتباهات بیشتری به چشمم خورد ولی فراموش کردم و یادداشت نکردم.
در ضمن، اگر مهتاب زنعموی دختره هست، پسر شوهر مهتاب نباید به دختره بگه خواهرزاده میشه برادرزادهاش این مورد هم اصلاح بشه.
در کل داستان قشنگی بود، خسته نباشی منتظر ادامه هستیم
