نام اثر: پادزهر مهلک
نویسنده: دال.سین
ژانر: روانشناختی، عاشقانه
ناظر @حسین یحیائی
خلاصه: او روزی دخترکی بود با چشمانی بیگناه. او روزی مردی بود که قول داد همیشه بماند، قولی که از او بُتی برای پرستش دخترک ساخت؛ اما آنگاه که گذشتهی خونین پرسهزنان بازمیگردد، قولها شکسته میشوند. هیولایی زاده میشود از دل معصومیت، و قربانی که زمانی قبلهگاه همان هیولا بود.
مقدمه: روی خرده شیشهها راه رفت. خرده شیشههای قولی که زمانی به او هویت بخشیدهبود، و حالا داشت زخمیاش میکرد. یادگاری بیرحمانه از سوی معشوقهی بیوفایش. انتهای راه، برگشت و به ردِ خون روی زمین نگاه کرد. خونی که خردههای شیشه را براق و درخشانتر کرده بود. به طرز دردناکی زیبا بود. میشد با خونِ معشوقِ نالایق، زیباترش هم کرد!
	
	
	
				
			نویسنده: دال.سین
ژانر: روانشناختی، عاشقانه
ناظر @حسین یحیائی
خلاصه: او روزی دخترکی بود با چشمانی بیگناه. او روزی مردی بود که قول داد همیشه بماند، قولی که از او بُتی برای پرستش دخترک ساخت؛ اما آنگاه که گذشتهی خونین پرسهزنان بازمیگردد، قولها شکسته میشوند. هیولایی زاده میشود از دل معصومیت، و قربانی که زمانی قبلهگاه همان هیولا بود.
مقدمه: روی خرده شیشهها راه رفت. خرده شیشههای قولی که زمانی به او هویت بخشیدهبود، و حالا داشت زخمیاش میکرد. یادگاری بیرحمانه از سوی معشوقهی بیوفایش. انتهای راه، برگشت و به ردِ خون روی زمین نگاه کرد. خونی که خردههای شیشه را براق و درخشانتر کرده بود. به طرز دردناکی زیبا بود. میشد با خونِ معشوقِ نالایق، زیباترش هم کرد!
			
				آخرین ویرایش: 
			
		
	
								
								
									
	
								
							
							 
	 
                
                 
 
		 
 
		 
			
		
		
		
	
	
			
		 
			
		
		
		
	
	
			
		 
			
		
		
		
	
	
			
		 
			
		
		
		
	
	
			
		 
			
		
		
		
	
	
			
		 
			
		
		
		
	
	
			
		 
			
		
		
		
	
	
			
		 
			
		
		
		
	
	
			
		