پایان‌نقدوبررسی نقد دلنوشته‌ گُتره‌ای | منتقد: حسین یحیائی

  • نویسنده موضوع نویسنده موضوع دالسین
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

دالسین

مدیر آزمایشی تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر آزمایـشی تالار
منتقد
منتقد ادبی
ناظر ارشد آثار
نویسنده نوقلـم
نوشته‌ها
نوشته‌ها
194
پسندها
پسندها
758
امتیازها
امتیازها
133
سکه
1,382
4ad722_25aa2b11-25IMG-20250611-130617-554.jpg
با سلام و عرض خسته نباشید.
نویسنده‌ی عزیز @سارا مرتضویسارا مرتضوی عضو تأیید شده است. اثر شما طبق اصول و چهارچوب اصلی دلنوشته و حس‌انگیزی نقد گردیده است.
منتقد اثر شما: @حسین یحیائی
لینک اثر:

دلنوشته گُتره‌ای


● لطفا پیش از قرارگیری نقدنامه توسط منتقد در این تاپیک پستی ارسال نکنید!

● این تاپیک پس از قرارگیری نقد به مدت سه روز باز خواهد بود تا شما نظر شما ثبت شود، سپس قفل خواهد شد.

● اثر شما پس از ارسال نقدنامه تحت نظارت منتقدتان قرار خواهد گرفت؛ درصورتی که نسبت به نکات منتقد بی‌توجه باشید، دیگر هیچ درخواست نقدی از جانب شما پذیرفته نخواهد شد.

نکته‌ی مهم:
از شما نویسنده‌ی گرامی تقاضا می‌شود پس از دریافت نقد، دیدگاه خود را نسبت به آن در همین تاپیک ثبت فرمایید. آیا نقد ارائه‌شده برایتان مفید و راه‌گشا بوده؟ با کدام بخش‌ها هم‌داستانید و در کدام موارد، نظری دیگر دارید؟ اگر پاسخی یا دفاعیه‌ای نسبت به دیدگاه منتقد دارید، بی‌تردید بیانش کنید.
بازخورد شما نه‌تنها به غنای فرآیند نقد کمک می‌کند، بلکه در انتخاب «منتقد برتر ماه» نیز نقشی تعیین‌کننده دارد. پس به واکنشی ساده بسنده نکنید و نظر خود را با ما در میان بگذارید.

با توجه به این‌که نقد شورا تاثیر مستقیمی بر تگ‌دهی و سطح‌بندی اثر شما دارد، درصورتی که هرگونه شکایت، انتقاد یا پیشنهادی در ارتباط با تالار نقد و نقد اثر خود دارید؛ به تاپیک زیر مراجعه کنید.
تاپیک جامع پیشنهادات، اعتراضات و انتقادات تالار نقد
 
آخرین ویرایش:
بنام خدای رنگین کمان

خانم سارا مرتضوی عزیز و گرامی، پیشاپیش امیدوارم نقد و نظرات شخصی من براتون مفید باشه و واقعا غافلگیر شدم که اولین چالش نقد من اثر شما بود اما حسب وظیفه نقدم رو با کمال احترام خدمتت ارسال میکنم.

----------------------------------------------


عنوان
با احترام به سارا خانم، فکر می‌کنم عنوان دلنوشته مناسب نیست مخصوصا تعداد زیاد تکرار شدنش در متن‌های دلنوشته اینو بدتر می‌کنه و از اهمیت و جذابیت عنوان دلنوشته کم می‌کنه
گویش و خوانش « گُتره‌ای » زیبایی چندان خاصی نداره، معنی آن هم که میشه: اتفاقی، اله بختکی، تصادفی، شانسی
بنظر من بهتر بود به جای تکرار کلمه گُتره‌ای درتمام نوشته عنوان هر پارت با اون ترکیب میشد که خواننده بدونه که گُتره‌ای در این پارت در مورد چیه؟ مثل:
بی‌پولی گُتره‌ای

مثال تغییر دلنوشته:
بی‌پولی یه حالِ بدیه. نه همیشه میاد، نه همیشه میره اما وقتی میاد، همه‌چیزو گند می‌زنه.
بی‌پولی آدمو کم‌خواه می‌کنه، یاد می‌ده با کمترینا هم میشه زنده موند.
بی‌پولی گاهی زجرآوره، وقتی آرزوها رو می‌ذاری پشتِ ویترین و فقط نگاه می‌کنی. همه‌چی پوله و زندگی الکی‌تر (یا سخت‌تر) از اونیه که فکر کنیم.

عنوان دلنوشته بخاطر خاص بودن و اینکه همه معنیش رو نمی‌دونن بهتر بود در بخش معرفی اثر به معنیش یه اشاره‌ای میشد که خواننده پیش آگاهی از معنی و مفهوم اون داشته باشه.
-----------------------------
مقدمه

گاهی زندگی آدم، گُتره‌ای میشه...
گُتره‌ای بودن شاید ترسناک باشه،
چون همه‌چی مبهمه، هیچی قطعی نیست.
اما یه جوری هم قشنگه...
آزادت می‌کنه از قید و بندِ بایدها و نبایدها.
می‌ذاره زندگی همون‌طور که خودش دلش می‌خواد پیش بره.

مقدمه مناسب هستش و با مسیر دلنوشته همراه، یک تعلیق بد بودن یا خوب بودن گُتره‌ای باعث میشه خواننده دنبال چند و چون اون باشه و بلافاصله با زندگی خودش همزادپنداری کنه و مقایسه‌اش کنه.
-----------------------------

ژانر
انتخاب ژانر اجتماعی کاملا درسته و موضوع دلنوشته کاملا به اتفاقات زندگی روزمره مردم مربوط میشه نکته مهم اینه که دست نویسنده برای موضوعات مختلف تو این دلنوشته بازه و خیلی میتونه روی موضوعات مختلف اجتماعی بنویسه

-----------------------------

لحن

لحن ساده، عامیانه و محاوره‌ای و خودمونی و با دلنوشته هماهنگه و دارای طنزی است که بعضی اوقات به تلخی میزنه ولی به سیاهی و تاریکی نمیزنه. (یا من ندیدم تو نوشته‌ها) لحن در طول مسیر نوشته تغییر نمی‌کنه و همون روال گفته شده رو ادامه داده.
مصنوعی نیست ولی مطمئنم بهتر از این هم میتونین بنویسین سارا خانم.

با توجه به عوض شدن سریع موضوعات که هر کدام در حد یک پاراگراف هستن خسته کننده نمیشه ولی بازم تاکید میکنم کلمه گُتره‌ای به تعداد زیاد تکرار میشه و اون مناسب نیست و به اثر لطمه میزنه.

-----------------------------

ساختمان جملات و انسجام

ساختار جملات خوبه و بطور مناسب بهم وصل میشن و همدیگه روکامل و نوشته رو جلو می‌برن
علائم نگارشی بنظرم درست و به جا و به تعداد مناسب استفاده شده
نظم جمله ها با حس متن سازگاره و حس مناسبی به خواننده میده و خواننده در طول خواندن دلنوشته همش در پی مقایسه و تطبیق اون با زندگی خودش میره.
به سبب کوتاه بودن دلنوشته کار نویسنده برای به تصویر کشیدن و خلق و رسوندن مفهوم به خواننده سخت‌تره ولی بنظرم نویسنده محترم به سبب احساسی نوشتن و از دل گفتن این اثر تا حدود زیادی موفق بوده

نکات مثبت:
هر پارت اثر فقط در حد یک پاراگراف هستش و بعد در پارت بعدی کلا موضوع عوض میشه و یک موضوع جدید اجتماعی رو در بر می‌گیره پس شلخته بودن یا پراکندگی نمیتونه داشته باشه چون انسجام جملات در پاراگراف مهم هستش که داره، ولی انسجام بین یک پارت با پارت بعدی اصلا قابل انتقاد نیست. هر پارت یک موضوع مستقل رو شامل میشه پس ترتیبی خاصی نیاز نداره فقط درست نوشتنش مهم میشه.
پرش موضوعی هم دقیقا مثل مورد بالاست اهمیتی نداره چون هر پارت موضوعی مستقل داره و پرش به موضوع بعدی با بستن یک پارت و باز کردن پارت جدید انجام میشه. نمیشه انتظار داشت موضوعات مختلف و معضلات و مشکلات اجتماعی رو بهم پیوند بدیم و ترتیب خاصی براش در نظر بگیریم. در نتیجه این موارد نقاط ضعف حساب نمیشه مخصوصا در دلنوشته.

-----------------------------

انتخاب واژگان و آرایه‌ها
استفاده از واژه ها و کلمات خوبه و برای فهم عمومی مناسب
استفاده از آرایه ها خوب اما بسیار کمه
مثل این بخش‌ها:
پول یه روز دست توئه، یه روز دستِ یکی دیگه، مثل پرنده‌ایه که هیچ‌وقت توی یه لونه نمی‌مونه.(تشبیه)
یه روز قهر میاره، یه روز آشتی اما حقیقت اینه پول فقط یه رهگذره.
قبض تلفن همیشه سر وقت میاد، ندی قطعی.(آرایه تکرار به همراه واج آرایی)

ذهن نویسنده باید خلاق باشه ولی یه نکته مهم رو من همیشه دقت کردم خلاق باشی ولی دایره کلمات و واژگانت محدود باشه در مسیر نویسندگی به مشکل میخوری

متاسفانه آرایه ها در دلنوشته بسیار کم هستش بیشتر به شرح وقایع شبیه هستش بر پایه یک عنوان منتخب من مطمئنم یک نویسنده با تکیه بر توان فکری و ذهنی و اطلاعات ادبیش میتونه یک متن کوتاه و یا یک پاراگراف دلنوشته رو به یک اثر موندگار تبدیل کنه
-----------------------------
اصول نگارشی
اصول نگارشی رعایت شده و کنترل شده بود نه کم بود و نه زیاد که مشکلی ایجاد کنه مثل این بخش:
گاهی با برنامه‌ریزی، حساب‌وکتاب و هزار جور نقشه‌ست اما بیشتر وقتا گُتره‌ایه.
یه روز بی‌خبر از جایی می‌ریزه تو جیبت، یه روزم با همه‌ی تلاش‌هات هیچی نصیبت نمی‌شه.
گُتره‌ای پول درآوردن مثل بارونه، گاهی نم‌نم و گاهی سیل.‌گاهی یه سکه‌ی کوچیک می‌افته کفِ خیابون و خم می‌شی برش می‌داری، گاهی یه معامله‌ی اتفاقی همه‌چی رو تغییر میده اما فرقش با اونایی که فقط دنبال پولن اینه، تو می‌فهمی زندگی گُتره‌ای‌تر از اینه که بشه همه‌چیزو از قبل چید.
پول، فقط یه مسافره که میاد و میره، نه قراره بمونه، نه قراره همه‌ی دنیا بشه.
پول درآوردن گُتره‌ای یادمون می‌ده قدر لحظه‌ها رو بدونیم چون هیچ‌وقت معلوم نیست کی یه فرصت
مثل قطره‌ای از آسمون بی‌هوا بیفته تو دامنمون.

اصول نگارشی رو به اندازه استفاده کردین و بنظرم با اضافه نکردن بی مورد علائم نگارشی نخواستین خودتون رو پشتش قایم کنید حرف دلتون رو زدین به اندازه و مناسب

-----------------------------

سخن آخر منتقد

با احترام عنوان منو نه به عنون یک منتقد بلکه به عنوان یک خواننده جذب نمیکنه و همچنین بنظر من از تکرار دست برداشته بشه بهتره
آرایه ها بیشتر بشه
معتقدم به جای کمیت به کیفیت توجه بشه و برای یک پاراگراف حتی زمان بیشتری صرف بشه و زیباتر بشه ارزشمندتره تعداد نوشته ها رو کم کنیم ولی پربارتر بهتره چرا که ترکیب جملات و واج آرایی و گویش و خوانش خیلی مهمه برای خواننده
ضرب آهنگ یک دلنوشته میتونه ضربان قلب یک خواننده رو بالا و پائین ببره و وقتی اینکار رو بکنه خواننده به نویسنده وفادار میشه و دنبالش میکنه

ارادتمند شما با احترام
@حسین یحیائی
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
عقب
بالا پایین