دیدگاه ساختگرای اجتماعی:
در مقابل، ساختگرایان اجتماعی مانند «آوریل، هَری، لوتز و وایت» باور دارند هیجانات بیش از آنکه در ژنها نوشته شده باشند، در بستر فرهنگ و روابط اجتماعی آموخته میشوند.
بهزعم آنان، جامعه تعیین میکند چه احساسی، در چه موقعیتی و به چه شیوهای ابراز شود.
به همین دلیل، شرم، خشم یا حتی عشق میتوانند در فرهنگهای مختلف، معنا و جلوههایی کاملاً متفاوت داشته باشند.
نقطهی اتصال دو نگاه:
با وجود تفاوت در منشأ، هر دو رویکرد بر یک نکته اتفاق نظر دارند: هیجانات نقش ارتباطی و حیاتی در روابط انسانی ایفا میکنند.
آنها پلی هستند میان زیستشناسی و اجتماع؛ سازوکاری که هم بدن و مغز را درگیر میکند، و هم معنا و هنجارهای فرهنگی را.