گیاهخواری صرفا ژستی نمادین نیست. همچنین تلاشی برای منزوی ساختن خود از واقعیت‌های زشتِ جهان هم نیست، که خود را بدونِ مسئولیتی در قبال ستم و کشتارِ سرتاسر جهان پاکیزه نگاه داریم. گیاهخواری گامی علمی و کارآمد است که با انتخاب آن می‌توان هم به کشتن حیوانات خاتمه داد و هم به وارد ساختن رنج به آن‌ها.

– کتاب آزادی حیوانات اثر پیتر سینگر
 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: یمنا
کتاب دوستانى هم هستند که از ترسِ اینکه گنجینه‌ى کتابشان را براى همیشه از دست بدهند، هرگز کتاب امانت نمى‌دهند. (یک ضرب المثل قدیمى عربى اندرز مى‌دهد که «کسى که کتاب امانت مى‌دهد، یک احمق است؛ اما کسى که کتاب را پس مى‌دهد، احمق‌تر است.») من به پیروى از توصیه‌ى هنرى میلر همیشه اهل امانت دادن کتاب بوده‌ام: «کتاب‌ها هم مثل پول دائما باید در گردش باشند. تا جایى که بشود، قرض بدهید و قرض بگیرید؛ هم کتاب را و هم پول را! مخصوصا کتاب را؛ کتاب‌ها به مراتب بیشتر از پول، چیزى براى عرضه کردن دارند. کتاب فقط یک دوست نیست، بلکه مى‌تواند دوستان بسیارى برایتان به ارمغان بیاورد. زمانى که با ذهن و روحتان صاحب کتابى هستید، ثروتمندید. اما وقتى آن را به شخص دیگرى بدهید، سه برابر ثروتمندید.»

– از متن کتاب تولستوی و مبل بنفش اثر نینا سنکویچ
 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: یمنا
وقتی آدم دل و دماغی ندارد، چیزهایِ خوب، خوب تر به نظر می آیند.
اغلب متوجه این قضیه شده ام وقتی آدم دلش میخواهد بمیرد،
شکلات از مواقعِ دیگر خوشمزه تر میشود!

? زندگی در پیش رو
✍? #رومن_گاری
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به یک ‏‌جایی از زندگی که رسیدی،
می‌فهمی رنج را نباید امتداد داد!
باید مثل یک چاقو که چیزها را می‌بُرد
و از میان‌شان می‌گذرد،
از بعضی آدم‌ها بگذری
و برای همیشه تمامشان کنی.


مرثیه برای راهب/ویلیام فاکنر
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

رای بالا رفتن از نردبان بلند هنر، سر نترس و پشتکار لازم بود که من در خود سراغ نداشتم. نمیتوانستم
ساعت ها، ماه ها، سال ها بنشینم و سر چیزی که مایل بودم با رنگ و خط به صورت انسان فهم درآورم، کار کنم.
این حوصله به من داده نشده بود. من همیشه راه سهلتر را انتخاب میکردم. دیگران با ثبات بودند و من این را میفهمیدم.
به خودم صدمه میرساندم، کار هم میکردم، اما بلاخره نا تمام میماند. تفریح و سرگرمی بر من غلبه داشت و مرا به عالم دمدمی می انداخت.


هیچوقت کاری را که دیگران میتوانند برای تو انجام بدهند، خودت دنبال نکن. کارهای بزرگتری هست که از دست ما برمی آید.


چشمهایش/ بزرگ علوی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
زندگی، گاهی یک سنگ به بار هستی اضافه کردن است، تا با آن بتواند زیباتر خودش را به ما نشان دهد.
باید به زیبایی او افزود و دوباره به آن نگاه کرد تا دید که چشمان ما چقدر ساده می تواند اعماق پنهان وجود را ببیند و آرام گیرد.
باید پایت را خیس کنی و از سرما نترسی.
بگذار تا دلت ترک بردارد و دوباره خودش را بازسازی کند.


انسان و سمبولهایش/کارل گوستاو یونگ
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: MAHLA
جیرجیرک به خرس گفت:

"عاشقت شده ام."

خرس، پهلویش را خاراند و پاسخ داد: " بهار که از خواب بیدار شدم، درباره اش حرف می زنیم."

خرس، به خواب زمستانی رفت و نفهمید که عمرِ جیرجیرک، فقط سه روز است...


آویشن قشنگ نیست/حامد اسماعیلیون
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ﺑﺎﯾﺪ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ نمی‌توانید ﻣﺤﺒﻮﺏ ﻫﻤﮕﺎﻥ ﺑﺎﺷﯿﺪ . ﺷﻤﺎ می‌توانید ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺁﻟﻮﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺎﺷﯿﺪ، ﺭﺳﯿﺪﻩ، ﺁﺑﺪﺍﺭ، ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻭ ﺧﻮﺷﻤﺰﻩ . ﺍﻣﺎ ﯾﺎﺩﺗﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ، ﻫﺴﺘﻨﺪ آدم‌هایی ﮐﻪ ﺁﻟﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ.
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻔﻬﻤﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ مرغوب‌ترین ﺁﻟﻮ ﻫﺴﺘﯿﺪ، ﺍﻣﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﺁﻟﻮ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﺣﺎﻻ می‌توانید ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻨﯿﺪ ﮐﻪ ﻣﻮﺯ ﺑﺸﻮﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺗﺼﻤﯿﻢ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ ﻣﻮﺯ ﺑﺸﻮﯾﺪ، ﻫﻤﯿﺸﻪ ﯾﮏ ﻣﻮﺯ ﺩﺭﺟﻪ ﺩﻭﻡ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺑﻮﺩ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ می‌توانستید ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺁﻟﻮﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺎﻗﯽ ﺑﻤﺎﻧﯿﺪ ...


زندگی،عشق و دیگر هیچ/لئو بوسکالیا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
از چشم‌هایتان طوری استفاده کنید که گویی فردا دچار نابینایی خواهید شد و همین شیوه را می‌توان برای سایر حواس به کار گرفت. صداهای موسیقی، آواز پرنده و نغمه‌های پرشور ارکستر را بشنوید؛ چنان که گویی فردا دچار ناشنوایی خواهید شد. هر چیزی را که می‌خواهید لم*س کنید، گویی که فردا حس لامسه خود را از دست خواهید داد. عطر گل ها را بو کنید و مزه غذاها را با هر لقمه بچشید، چنان که گویی فردا هرگز نمی‌توانید بو کنید یا هر چیزی را بچشید.
از هر حس بیش‌ترین استفاده را ببرید.


سه روز برای دیدن/هلن کلر
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
پیوسته در تاریخ ساعتی فرا می‌رسد که در آن، آنکه جرئت کند و بگوید دو دوتا چهارتا می‌شود مجازاتش مرگ است.

طاعون/ آلبر کامو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: یمنا
عقب
بالا پایین