شعر شـــآه بیـــت

گر تو گرفتارم کنی من با گرفتاری خوشم
داروی دردم گر تویی در اوج بیماری خوشم
مولانا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گر جوابم را نمی‌گویی، جوابم کن به قهر
گاه یک دشنام از صدها دعا شیرین‌تر است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mr.Rad
در هوایت بی قرارم روز و شب
سر ز پایت بر ندارم روز و شب
مولانا
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
شب فراق نداند که تا سحر چند است
مگر کسی که به زندان عشق در بند است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mr.Rad
انجمن کافه نویسندگان
اگه منو دوست نداری اینو راحت بهم بگو
چرا با حرفات و نگاهت بهم کنایه میزنی؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی
زنهار بد مکن که نکردست عاقلی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Mr.Rad
بهلول وار فارغ از اندوه روزگار
خندیده‌ایم! ما به جهان یا جهان به ما
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انجمن کافه نویسندگان
کاش میشد شیشه غم را شکست
دل به دست آورد نه اینکه دل شکست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انجمن کافه نویسندگان
هر آن چیزکان زی تو نبود نکو
به دیگر کسانش مکن آرزو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انجمن کافه نویسندگان
درد بی درمان شنیدی؟
حال من یعنی همین
بی تو بودن درد دارد
می زند من را زمین
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Monji
عقب
بالا پایین