عاشقانه‌ها | انجمن کافه نویسندگان

[Lidiya]

انسان دلش می خواهد
که درکش کنند
بیشتر از آن که دوستش داشته باشند

 

[Lidiya]

هنوز هم در این عصر بی معجزه
آغوشت مرا دوباره به زندگی
برمی گرداند

 

[Lidiya]

دلتنگی بوی موهات
با همه دلتنگی ها فرق داره!

 

[Lidiya]

دوست داشتنت عادتم شده
ترکش کنم
مریض می شوم

 

[Lidiya]

محبوب من!
قهر که می کنی خواستنی تر می شوی
طوری که انگار
از تمام دنیا کاری به جز
خریدن ناز تو نداشته باشم!

 

[Lidiya]

در مسیر عشق ، باید بگذری از هرچه هست

 

[Lidiya]

من چیزی از عشق مان
به کسی نگفته ام !
آن ها تو را هنگامی که
در اشک های چشمم
تن می شسته ای دیده اند …

 

[Lidiya]

آسان تر نگاهم کن، من تا عشق بیشتر نخوانده ام!

 

[Lidiya]

شیرین منی! مزه لبخند تو قند است …
این برق نگاهت! به خدا سخت کشنده ست!

ای کاش! نریزد بهم آرامش روحت …
من بند دلم! بر رگ اعصاب تو بند است.

 

[Lidiya]

جنگ باشد
قحطی باشد
قهوه ام تلخ باشد
سرد باشد
چه اهمیتی دارد
تو باشی
همه چیز خوب است …