وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
من بر می‌خیزم!
چراغی در دست، چراغی در دلم.
زنگار روحم را صیقل می‌زنم و آیینه‌ای در برابر آیینه‌ات می‌گذارم،
تا از تو
ابدیتی بسازم…!

“احمد شاملو”
 
آخرین ویرایش:
اسمش را گذاشته ام
“جان دل”
یعنی هم جان است و هم دل
کار ما از عشق گذشته
یعنی هنوز برای احساسمان اسمی پیدا نشده
عجالتاً “مال هم دیگر” صدایمان کنید!
 
آخرین ویرایش:
تا قبل از
در آغو*ش گرفتنش،
گمان می‌کردم
زندگی فقط
زنده بودن است…

“سید علی صالحی‌”
 
آخرین ویرایش:
هـر صبح
پروانه می‌شوم
به هوای بازشدنِ
چشم هایت …
 
آخرین ویرایش:
پرواز هیچ پرنده ای را
حسرت نمی برم
وقتی قفس
چشم‌های تو باشد !
 
آخرین ویرایش:
شیرینی کام من
مزه مزه کردن
رویای
“توست”
 
آخرین ویرایش:
کوه؛
با نخستین سنگ ها آغاز می شود
انسان؛
با نخستین درد …
من؛
با نخستین نگاه تو
آغاز شدم …

“احمد شاملو”
 
آخرین ویرایش:
قصد جانم کرده ای؟!
جانم فدای قصد تو
 
آخرین ویرایش:
و چقدر اتفاقی
تو همانی که دلم می خواهد…
 
آخرین ویرایش:
همان لحظه که تو را دیدم دانستم
تو همان عشقی هستی که همیشه به دنبالش بودم
همان عشق واقعی و حقیقی
و اکنون که
سالهاست در کنار هم زندگی می کنیم
این عشق همچنان قوی و آتشین است
تو زندگی من را کامل کردی
اگر تو نبودی هرگز به آرزوهایم دست پیدا نمی کردم
عشق تو من را به کمال رسانده
همیشه عاشقت هستم
 
آخرین ویرایش:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین