شعر اشعاری در مورد گل آفتابگردان

آزادی با خون
راهش را خط‌کشی می‌کند
و جوانی بر آن
گل‌های آفتاب‌گردان می‌نشاند
تا شیار آفتابی این مرز را
در دود و مه
چراغان دارد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
معصومانه
در باور رستگاری
نماز صبر می‌خوانم بر سجاده روز‌ها
و تمنای آفتابگردان را
می‌بافم بر گیسوی بلند شب‌ها
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو چراغ آفتابی، گل آفتابگردان!
نکند به ما نتابی، گل آفتابگردان!
گل آفتاب ما را ل*ب کوه سر بریدند
نکند هنوز خوابی؟ گل آفتابگردان!
نه گلی فقط، که نوری، نه که نور، بوی باران
تو صدای پای آبی، گل آفتابگردان!
نه گلی، نه آفتابی، من و این هوای ابری
نکند به ما نتابی! گل آفتابگردان!
تو بتاب و گل بیفشان، «سر آن ندارد امشب
که برآید آفتابی»، گل آفتابگردان!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نوشته‌ها
نوشته‌ها
12,167
پسندها
پسندها
14,365
امتیازها
امتیازها
648
سکه
979
مکش انتظار دیگر، گل آفتابگردان!
که سپیده خورده خنجر، گل آفتابگردان!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین