بعضی آدمها بوی بهار می دهند؛
ازچشمانشان طراوت می چکد؛
دستانشان ازگلبرگ گل نرمتراست؛
حرف هایشان آرامش بخش ترین قرص روح است مثل قصه های مادربزرگ؛
بویشان تورا یاد شکوفه های بهارنارنج می اندازد؛
لبخندشان به زیبایی طلوع آفتاب است؛
همانهایی که هنگام حرف زدن چشمانت را می نگرند تا آرامشی ابدی به روحت تزریق کنند! آدمهایی که دستشان در دستان خدا گره خورده و هرشب ستاره ای به چشمانشان افزوده میشود...
@BISEl
 
« بنگر و بشنو ، بگذر و بِهْ شو ! »

#سعدی 🌱
بقول نازنین، لئو نکن، لئو نگو، لئو بشین : ))
@leo.forever
 
با اجازه غزلی تازه فدایت کردم
بر سر سجده نه در شعر دعایت كردم

با اجازه از همه دست كشیدم امشب
و تو را از وسط جمع سَوایت كردم

با اجازه از تو و چشم و لبت می گویم
چه كنم دست خودم نیست هوایت كردم

با اجازه تو طبیبی و منم باز مریض
تو بزن بوسه بگو باز دوایت كردم

با اجازه به خیالات خودم می پیچم
مثلا بودی و اين بار صدایت كردم

با اجازه از شما و بی اجازه از همه
بوسه بر شعر زدم باز دعایت كردم

@تاسیــآنتاسیــآن عضو تأیید شده است.
چون این شعرو خودم دوست دارم!​
 
عقب
بالا پایین