|یه خط طوری|

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
نمک نشناسی مثل یک بیماریِ مزمن شیوع پیدا کرده است بینِ مردم!

مهم نیست تو چقدر خودت را خرجِ حالِ خوبشان کردی!

حالِشان که با تو خوب شد،دلیلِ حالِ بدت می شوند!

مهم نیست چقدر در گذشته کنارشان بودی!

می روند و شیفته ی آدم های جدیدِ زندگیِ شان می شوند.

مهم نیست تو چقدر دردشان را به جان خریدی!

درد می زنند به جانَت.

مهم نیست چقدر بارِ تنهایی شان را به دوش کشیدی!

در نهایت تنهایَت می گذراند.



لطفاً به فرزندانتان،

قدر شناس بودن را یاد دهید؛

اینجا زخمِ خیلی ها تازه ی

همان نمک دانی ست که شکست‌!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بعضیا رو ما بالا آوردیم یه سریا دارن با اشتها فرو میدن، نوش جان :/
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چه می توان گفت در بیانِ سوزشِ این زخم هایِ تکراری ؟!

هربار بلایی تازه ...

و هربار ضمادهایی فاسد ،

که به کارِ هیچ زخمی نمی آیند !

طبیعی است این که زخم می خوریم ،

درد اینجاست که بد زخمیم ،

درد اینجاست که خوب نمی شویم ...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چرا هرچی میریم جلو باهم بدتر میشیم؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چقد سخته تواین شرایط دیگ کسی نخوادت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چرا وقتی میبخشمت بازم نم پس میدی؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
قول ميدم كه فراموشت كنم؛

اما قول نميدم كه زيرِ قولم نزنم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Monji
مث تو جایی ندیدم چقد تنهایی کشیدم
من آخر قصه رو میدیدم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: NemO
تا حالا شده یک بارم تو بهم بگی دوست دارم
من جز تنهایی چی دارم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: NemO
اگه بد بودم واست اگه قلبم زود جا زد
دیگه میرم خیالت راحت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: NemO
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین