|یه خط طوری|

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
ادم ها به اندازه ی کم بود هاشون دیگران رو ازار میدن :/
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
‏بی‌ جواب ‌ترین سوال دنیا همونجاس که سعدی میگه "من چرا دل به تو دادم که دلم میشکنی؟"
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sreanoosh
گاهی زندگی یعنی ریسک کردن برای رویا هایی که هیچکس نفهمید?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sreanoosh
خیلی سخته بغض داشته باشی

و هیچی نتونه بشکنه بغضتُ

جز صدای اونی که نیست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sreanoosh
تابحال پوچ شده ای از هر حس؟!
از دنیا..‌.
از منطق...
از قلبی که گوش نمی دهد به تو هرگز!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
﮼ماگُرگا،توبه‌کردیم‌حاجی‌،جنگل‌بمونع‌واس‌خَرگوشای‌خوشگل!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sreanoosh
نياز دارم به يكي اعتماد كنم و پشيمون نشم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sreanoosh
یه زمانی گرگ بودیمُ
آهو ها ازمون فراری!
حالا باید فرار کنیم
از دست گرگایی که افسوس نبستن آهو های فرار کرده از دستشون رو میخورن...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Monji
• یه کاری کن بزار حس کنم هنوز اینجایی...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sreanoosh
‏‌‎حکایت ما شدن من و تو

‏‌‎حکایت شب است و روز،

‏‌‎دو محالِ وابسته...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sreanoosh
مبادا امشب دیر کنی،
تمام جانِ من
به همین دیدارهای شبانه اسٺ
رویاهایی که هر شب می بینم
تا زنده بمانم...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sreanoosh
ما گذشتیم و گذشت انچه با ما کردی تو بمان و دگران وای به حال دگران
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به لبخند تلخ توی آیینه قسم بعضیا هیچ رقمه ارزش فکر کردن ندارن
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
به بعضیام باید گفت باشه تو خوبی، شیر ها هم گیتار میزنن!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دوستش داشتم
دوستش دارم
ولی گمش کردم:)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یه وقتایی هم هست با خودت حس میکنی 5 سالته و اسباب بازی موردعلاقتو بزور ازت گرفتن...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
از کجا ظهور کردی؟
کی لات شدی شما به کدوم تقویم!؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خدایا...اگه میخواستی تهش اینکارو باهام کنی، اصلا چرا سر راهم قرارش دادی و امیدوارم کردی؟
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
خدایا ، کمک کن دیرتر برنجم ، زودتر ببخشم ، کمتر قضاوت کنم و بیشتر فرصت دهم . . .
گفتم: خدایا از همه دلگیرم گفت: حتی از من؟
گفتم: خدایا دلم را ربودند گفت: پیش از من؟
گفتم: خدایا چقدر دوری گفت: تو یا من؟
گفتم: خدایا تنها ترینم گفت: پس من؟
گفتم: خدایا کمک خواستم گفت: از غیر من؟
گفتم: خدایا دوستت دارم گفت: بیش از من؟
گفتم: خدایا اینقدر نگو من گفت: من توام ، تو من . . .
خدایا منو ببخش بخاطر ناشکری ام و هیچ وقت دستمو رها نکن که نابود میشم...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
باختم مادر..
این بار نه در بازی با کودکان کوچه...
در زندگی باختم..
مادر...زندگیم را باختم...
چادر سفید نمازت را سرکن و سر سجاده بشین...
تو برایم دعا کن...
خدایت را برایم صدا کن...من باز بچه می شوم...
و بعداز باختن در پناه چادرت می گریم...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین