|یه خط طوری|

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
چقدر عقده نگه داشتم توو دل پیرم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
چقدر دوویدم و فهمیدم رو تردمیلم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وجب به وجب،
چشم به چشم،
لحظه به لحظه،
تو را بلدم...
کاش تو هم کمی مرا بلد بودی!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sreanoosh
وقتی منو دیدی بهم میگی چه قبراق شدی

ولی من میدونم از توو چقدر ترکیدم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
ینی یکیم نیست ما بغض کنیم دنیا رو سرش خراب شه؟ :|
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sreanoosh
اون آدما که نوکرتن بهت میگن

با چندتا کلام چرب زبونی توو دلت میرن
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کافیه که بلااستفاده بشی اونوقت

میبینی که مثل یه تیکه ورق جرت میدن
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
حالَم شبیه یه زنِ چهل و چند ساله‌ شده

که همسرش رنگِ جدیدِ موهاشو نادیده گرفته

و خوابیدن رو تَرجیح داده...

هَمونقدر غمگین،

هَمونقدر بازنده..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Sreanoosh
قفلی ، حرف دلو به غریبه گفتی

واسه زخم همه مرهمی ، صلیب سرخی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: Monji
به تو که رسید هُلت دادن سریع بیفتی

رو تله موشه که پیدا میکنی پنیر مفتی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین