|یه خط طوری|

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
هر پسربچه که راهش به خیابان تو خورد
یک شبه مرد شد و یکه به میدان زد و مُرد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
من تو را دیدم و آرام به خاک افتادم
و از آن روز که در بندِ توام آزادم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یک چیزی هست به اسم

نفس!!

تا تو میگویی دوستت دارم

بند می آید ..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو همان خاص و ناب و

فوق‌ العاده‌ اى

كه حالم با تو عشق است ..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مگذار درد و دل کنم و دردسر شود ..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
و کسی نمیداند
چه قدر فرصت باقیست
تا جبرانِ گذشته کنیم؛
دستم را بگیر!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
یادِ بعضی نفرات روشنم‌ میدارد ..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
قصه‌ی روز و شب من سخنی مختصر است:

روز در خوابِ خیالاتم و شب بیدارم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عشق را

همان اندازه میتوانی پنهان کنی

که سرفه را ..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین