|یه خط طوری|

[MonjiMonji عضو تأیید شده است.]

‏دلم واسه اون روزایی که دو ساعت ازم خبر نداشت از دلتنگی کلافه میشد؛ تنگ شده

 

[MonjiMonji عضو تأیید شده است.]

‏هممون بازيگراي خوبي شديم؛

از درون خيلي داغون، از بيرون خيلي آروم !

 

[MonjiMonji عضو تأیید شده است.]

ما داد زديم نشنيدن

شما انتظار داري از چشامون بخونن؟!

‌

 

[MonjiMonji عضو تأیید شده است.]

‏تا حالا شده فكر كني يادش رفته

که تو وجود داری؟

 

[MonjiMonji عضو تأیید شده است.]

خوب نگام کن قراره خاطره شم...

 

[MonjiMonji عضو تأیید شده است.]

سخت ترین اتفاق زندگیم

این بود که برای فهمیدن

حالش از بقیه سراغشو میگرفتم

 

[MonjiMonji عضو تأیید شده است.]

‏زندگی میگذره بزرگتر میشی میشکنی، میگذری، اما کم کم عادت میکنی که به هیشکی عادت نکنی.

 

[MonjiMonji عضو تأیید شده است.]

غم که نوشتن ندارد ...

نفوذ می کند در استخوان هایت ...

جاسوس می شود در قلبت ...

و آرام آرام از چشم هایت می ریزد بیرون .

 

[HADIS.HPFHADIS.HPF عضو تأیید شده است.]

ما آدما خیلی دیر قدر همو میفهمیم، هممونم همینیم!

 

[SHAHIN]

طُ بِمون...

مَن قول میدَم فَقَط تو هَوات نَفَص بِکِشَم!