صبحت به خیر دلبر جان | انجمن کافه نویسندگان

[نازلـینازلـی عضو تأیید شده است.]

جهان پر از رنج است
اما هنوز
درختان گیلاس، شکوفه می‌دهند
​

 

[Lidiya]

اولین فکر هر صبح منی!
صبحت به خیر جانِ دل​

 

[Lidiya]

پرنده احساساتم در این صبحگاه

حنجره اش پر از صوت دلتنگی توست …

من به همراه نسیم اشتیاق دیدار تو را خواهم خواند.

صبحت بخیر زیبای من …​

 

[Lidiya]

??صبح بخیر عزیزم??
هر روزم فرصتی برای نشان دادن و بیان قدر دانی به خاطر داشتن تو در زندگی ام است. ​

 

[Lidiya]

شاید نباشم

تو اما هر روز صبح

پنجره قلبت را باز کن و

دوستت دارم ها را و

صبحت بخیرها را و

مراقب خودت باش ها را

نفس بکش ...

سپرده ام به آسمان

سپرده ام به صبح... ​

 

[Lidiya]

از من خبر بگیر!
كارى ندارد
كافی‌ست صبح‌ها دلت برایم تنگ شود
بى اختیار به نقطه‌اى خیره شوى
و به این فكر كنى
كه چقدر بى‌خبرى از من...!​

 

[Lidiya]

کاش تو هرروز صبح بخندی و من
از خنده ی تو سیب بچینم.

صبحت بخیر جان دل ​

 

[Lidiya]

صبح است
صبح خیلی زود
و بیدار شده ام
تا دوست داشتنت را
زودتر از روزهای قبل شروع کنم. ​

 

[Neko]

جانان! هر روز عسلی‌ات را رو به این جهان بگشا تا مردمان هم در شیرینیِ نگاهت غرق شوند.
من هم غرق شده‌ای هستم میان این غرق شدگان!
صبحت بخیر باشد جانا?
​

@star shadow
@MAHLA

 

[Lidiya]

صبح که می شود
خورشیدازسمت چشمان #تُ به تاریکی پایان می دهد
و آغازی میشود برای تولد هروز من​