ثبت‌نام

جدیدترین‌ها

جاوا اسکریپت غیر فعال می‌باشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.

Ads

برای شروع و درخواست تایید رمان کلیک کن✅

م . صالحی

نویسنده افتخاری

نویسنده افتخاری

تاریخ ثبت‌نام: 6/24/20

آخرین فعالیت فرستادن‌ها درباره کاربران بازدیدکننده از نمایه شما

- م . صالحی به Cheat نوشته در موضوع اطلاعیه درخواست تگ فرعی | آثار تالار رمان با Like واکنش نشان داد.
  
  «حسبی‌اللّه» کاربران و نویسندگان عزیز کافه نویسندگان، سلام و درود! پیش از هر چیز، از تک‌تک شما جهت اطمینانی که به سایت کافه نویسندگان...
  
  سه شنبه ساعت 22:26
- م . صالحی به موضوع اطلاعیه درخواست تگ فرعی | آثار تالار رمان پاسخ داده‌است.
  
  سلام و درود درخواست تگ‌برای رمانم «امضای ابدی » دارم موضوع 'رمان امضای ابدی| م.صالحی' https://forum.cafewriters.xyz/threads/41730/
  
  سه شنبه ساعت 22:25
- م . صالحی به موضوع نظارت همراه رمان امضای ابدی | ناظر: زهرا سلطانزاده پاسخ داده‌است.
  
  سلام و درود بخشی از مطالبی که گفته بودید اصلاح کردم انشالله بقیه رو کم کم اصلاح میکنم فقط بعضی جاها خط تیره میذارم وقتی سیو میکنم باز...
  
  دوشنبه ساعت 14:45
- م . صالحی به زهرا سلطانزاده نوشته در موضوع نظارت همراه رمان امضای ابدی | ناظر: زهرا سلطانزاده با Like واکنش نشان داد.
  
  پارت ۱۱۴ ❌ دیالوگ‌ها با «-» درست رعایت نشده. مثال: «خوبم، خیلی هم خسته نیستم…» ✅ خوبم، خیلی هم خسته نیستم. اینجور ماشین‌ها خیلی آدم...
  
  دوشنبه ساعت 14:39
- م . صالحی به زهرا سلطانزاده نوشته در موضوع نظارت همراه رمان امضای ابدی | ناظر: زهرا سلطانزاده با Like واکنش نشان داد.
  
  پارت ۱۱۲ ❌ "میگم" → ✅ "می‌گم" (نیاز به نیم‌فاصله در افعال مضارع) "احیاناً (درسته، ولی اگر محاوره مدنظر نیست بهتره: "احیاناً" حذف بشه...
  
  دوشنبه ساعت 14:39
- م . صالحی به زهرا سلطانزاده نوشته در موضوع نظارت همراه رمان امضای ابدی | ناظر: زهرا سلطانزاده با Like واکنش نشان داد.
  
  پارت ۱۱۱ ❌ «این را گفت و بعد از مدتی سکوت به سمت پریچهر رفت. پریچهر ایستاد و گفت: چی شده؟» ✅ باید خط دیالوگ باشد: این را گفت و بعد از...
  
  دوشنبه ساعت 14:39
- م . صالحی به موضوع نظارت همراه رمان امضای ابدی | ناظر: زهرا سلطانزاده پاسخ داده‌است.
  
  سلام و درود نه والا اصلا ندیدمش ممنون ازتون میخونم موارد اصلاح میکنم
  
  11/2/25
- م . صالحی به Tiam.R نوشته در موضوع نظارت همراه رمان امضای ابدی | ناظر: زهرا سلطانزاده با Like واکنش نشان داد.
  
  باسلام @م . صالحی عزیزم شما تاپیک نظارت رو چک میکنید؟
  
  11/2/25
- م . صالحی به موضوع در حال تایپ رمان امضای ابدی| م.صالحی پاسخ داده‌است.
  
  پریچهر به او خیره ماند و حرفی نمی‌زد. ابراهیم هم با لبخندِ پرشیطنتش داشت اذیتش می‌کرد. صدای زنگِ درِ خانه که بلند شد، ابراهیم گفت: -‌...
  
  11/2/25
- م . صالحی به موضوع در حال تایپ رمان امضای ابدی| م.صالحی پاسخ داده‌است.
  
  در این چند روزی که نبودند، خدمتکار هم نیامده بود. برای همین، وقتی رسیدند، وقت شام بود و چیزی برای خوردن نداشتند. پریچهر سریع از بیرون...
  
  11/2/25
- م . صالحی به موضوع در حال تایپ رمان امضای ابدی| م.صالحی پاسخ داده‌است.
  
  ابراهیم آهی از سینه‌اش برخاست و باز سکوت کرد. پریچهر مردد پرسید: -‌ سوالم جواب نداشت؟ ابراهیم از گوشه‌ی چشم نگاهش کرد و گفت: -‌ اگه...
  
  11/2/25
- م . صالحی به موضوع در حال تایپ رمان امضای ابدی| م.صالحی پاسخ داده‌است.
  
  جز حرف‌های معمولی، دیگر گفت‌وگویی بینشان پیش نیامد. ناهار را در رستورانی بین‌راه خوردند و وقتی وارد تهران شدند، تقریباً ساعت پنج عصر...
  
  11/2/25
- م . صالحی به موضوع در حال تایپ رمان امضای ابدی| م.صالحی پاسخ داده‌است.
  
  زهراخانم نفس عمیقی گرفت و به عقب تکیه زد و گفت: - فعلا که خطر از سرش گذشت. ابراهیم سوار ماشین شد و بدون هیچ‌حرفی ماشین تا جلوی فروشگاه...
  
  11/2/25
- م . صالحی به موضوع در حال تایپ رمان امضای ابدی| م.صالحی پاسخ داده‌است.
  
  ابراهیم ابروی بالا برد و گفت: میگم احیاناً کار زن‌داداشم محبوبه که نیست؟ پریچهر کمی ماتش برد اما خودش را نباخت. چون می‌دانست ابراهیم فقط...
  
  11/2/25
- م . صالحی به موضوع در حال تایپ رمان امضای ابدی| م.صالحی پاسخ داده‌است.
  
  این را گفت و بعد از مدتی سکوت به سمت پریچهر رفت. پریچهر ایستاد و گفت: چی شده؟ ابراهیم نزدیکش که شد مدتی فقط نگاهش کرد و گفت: خواستم بگم،...
  
  11/2/25
نمایش موارد قدیمی‌تر
در حال بارگیری…
در حال بارگیری…
در حال بارگیری…