نتایح جستجو

  1. Azaliya

    در حال تایپ داستانک شمارش معکوس | Azaliya

    بشکنی زد و صحنه بعد توی آشپزخونه بود بابا و مامان روی صندلی نشسته بودن این صحنه رو یادم نبود؛ چون من اونجا نبودم‌. مامان با نگاه غمگینی گفت: -‌ تو که می‌دونی اون عاشق ورزشه. چرا می‌خوای به زور چیری رو بره که دوست نداره؟ -‌ اگر آدم واقعاً چیزی رو دوست داشته باشه با تمام وجود براش تلاش میکنه! من...
  2. Azaliya

    مشاوره مشاوره‌ی علائم نگارشی

    سلام عزیزم کل پارت‌هات رو چک کردم یه سری ایرادات بازم به چشمم خورد خب بعد نکته هایی که گفتم رو برای پارت‌های بعدت رعایت نکردی لطفا دوباره پارت‌هات رو ویرایش کن ببین اینجا به نکته‌ای که گفتم دقت نکردی ببین دارم برای جمله دومت هست خب برای همین اگر قراره از علائم نگارشی اینجا استفاده بشه "من رو...
  3. Azaliya

    در حال تایپ داستانک شمارش معکوس | Azaliya

    همین‌جور که با نوک کفشش روی زمین خط‌های فرضی می‌کشید، پوزخندی زد. - ارباب؟! اصلا کلمه قشنگی نگفتی فکر کنم لازمه یه چیزهایی رو ببینی. بشکنی زد که یک‌دفعه در عرض یک چشم به هم زدن توی خونه بودم، خونه خودمون! - تو... تو چیکار کردی؟! نفس عمیقی کشید و به دور و بر نگاهی کرد: - آوردمت به گذشته! از...
  4. Azaliya

    در حال تایپ داستانک شمارش معکوس | Azaliya

    توی فکر فرو رفتم؛ بالاخره داشت تموم میشد! حس عجیبی داشت دیدن خودم انگار هم اونجا روی تخت بودم هم اینجا؛ انگار رشته طناب نازکی من رو به جسمم پیوند زده بود. - گفتی جهنم بودی؟ منم قراره... ؟ -‌ امیدوار آب جوش دوست داشته باشی! به جسم بی‌جون یا حداقل نیمه جونم روی تخت نگاه کردم. - اوه با وجود دوتا...
  5. Azaliya

    مشاوره مشاوره‌ی علائم نگارشی

    ببین توی زبان عامیانه خب ما مثلا میگیم یه کاری دارم یا مثل جمله خودت خب درسته زبان رمان تو محاوره هست و ادبی نیست اما یک سری کلمات هست که توی کلام میگیم اما توی نوشتن فرق داره مثلا شمبه میگیم ولی شنبه مینویسیم اینجا هم باید بنویسی یک شیفت کار می‌کنم اینجا از ویرگول اشتباه استفاده کردی ببین خودت...
  6. Azaliya

    مشاوره مشاوره‌ی علائم نگارشی

    @Helen.m سلام عزیزم من سه پارت اول رمانت رو خوندم خب یه سری اشکالات رو که چندجا داشتی رو برات میفرستم و توضیح میدم خب من یکی دو نمونه‌ از هر کدوم رو برات میفرستم وقتی اشکالاتت رو فرستادم لطفا ویرایش کن و پارت‌های بعدی رو یه بار بخون این اشکالات رو داری ویرایش کن لطفا و بگو چک کنم اگر سوالی هم...
  7. Azaliya

    نظارت همراه رمان زخمه‌ی خلقان | ناظر: Azaliya

    سلام عزیزم چک شد همچون❌️ هم‌چون✅️
  8. Azaliya

    همگانی ~•کـافـه نــادری☕•~

    بلو موهیتو لطفا
  9. Azaliya

    دورهمی • محفل سایه‌های هراس‌انگیز شب •

    ما انقدر نترسیم تو خوابگاه بعضی شب ها که چیزای ترسناک تعریف میکنیم دیگه‌شب تنها نمیریم دست‌شویی گروهی میریم(s549)_
  10. Azaliya

    نظارت همراه رمان زخمه‌ی خلقان | ناظر: Azaliya

    سلام گلم چک شد فقط کلماتی که آخرش این‌جوری ضمیر داره نیم‌فاصله می‌گیره مثل خندهشان❌️ خنده‌شان✅️ ميانشان❌️ میان‌شان✅️
  11. Azaliya

    در حال تایپ داستانک شمارش معکوس | Azaliya

    چشم‌هام رو باز کردم که نور سفیدی باعث شد چندباری پلک بزنم. من... مردم؟ سرم رو کمی بلند کردم با دیدن لباس‌های بیمارستان توی تنم آهی کشیدم. -لعنتی! لعنتی! باید می‌دونستم که این روش جواب نمیده. -اوه نه اتفاقاً خیلی هم جواب داده! از ترس یک‌دفعه سر جام نشستم با دیدن مردی که ظاهر عجیبی داشت، جا...
  12. Azaliya

    اختصاصی دفتر تمرین نویسندگی | حدیثه

    مرسی عزیزم از ارسال تمرین ولی ببین باید روی شخصیت پردازی بیشتر کار کنی هرچی شخصیتت جزئیاتی که گفتم رو بیشتر داشته باشه بهتره مثلا ویژگی های ظاهری شخصیتت چیه یا منظور از گذشته شخصیت حتما لازم نیست که گذشته‌اش تلخ باشه یا اتفاق خاصی توش افتاده باشه همین که مثلا یه گذشته کلی هم داشته باشه بعد...
  13. Azaliya

    همگانی ~•کـافـه نــادری☕•~

    پیشنهاد کافه نادری برای فیلم کمدی چیه؟
  14. Azaliya

    همگانی ~•کـافـه نــادری☕•~

    یه چیزی که حال روحیم رو خوب کنه به پیشنهاد پرسنلDeldary
عقب
بالا پایین