یکی از چیزهایی که نویسندگان همیشه با آن کلنجار میروند، انتخاب عنوان مناسبی برای نوشتهی خود است.
برای برخی از نویسندهها انتخاب یک عنوان ساده است و فوراً اولین چیزی را که به ذهنشان میرسد برمیگزینند، اما برای برخی دیگر سختتر از سفر به قله قاف با پای پیاده است!
عنوان مناسب قطعاً جزو مهمترین...
نحوه ی قرار گرفتن انگشت ها در ساز ویولن (انگشت گذاری ویولن) بر روی سیم ها را پوزیسیون می گویند. وقتی ویولن می نوازید دست چپ شما در پوزیسیون های مختلفی قرار می گیرد. به عنوان مثال در پوزیسیون اول، دست نوازنده در بالاترین نقطه انتهایی صفحه انگشت گذاری در جلوی شیطانک بالایی قرار می گیرد. انگشت...
(crese (Crescendo: افزایش تدریجی صدا
(f (Forte: قوی
(p (Piano: ضعیف
(mf (mezzo forte: کمی قوی
(mp (mezzo piano: کمی ضعیف
Fermata: با تاخیر ، نقطه توقف
Pastorale: روستایی
Poco crese: تدریجا افزودن به صدا
Poco rit: کند کردن تدریجی ریتم
Espressivo: بلیغ ، رسا ، با معنی
Agitato: عصبی ،...
انسان آزاد متولد شده و آزاد است. چه می شد اگر با زنجیر به دنیا میآمد؟
***
چرخهای جهان را دو چیز میچرخانند: گرسنگی و عشق.
***
فردا دیگر نمیتوانیم، پس بگذار امروز زندگی کنیم.
میدانی؟!
من عادت کردم.
خیالم تو را میهمان است.
روزمره من از مرور شروع تا انتهای بینهایت ماست.
از پرواز فراز آسمان به الوار های کهنهی غرق در گِل به انتظار بنا شدن.
از درخت های سر به فلک کشیده به پیچ تاب توپ:گلللل
از نگاه ها به انکار ها
از نگرانی ها به بی قراری ها
به دیروز
به امروز
به فردا
من...
لحظهای که دل باختم، سقوط کردم یا غرق شدم؟
تفاوتی هم نمیکند، هردو در نهایت آدمی را به کام مرگ میکشاند
و عشق هم مرگِ روح و روان است
عشق، نابودگرِ جسم و جان است... .
نام و نام خانوادگی: شهید مصطفی صدر زاده با نام جهادی سید ابراهیم
تاریخ تولد: ۱۹ شهریور ۱۳۶۵
محل تولد: خوزستان، شوشتر
تاریخ شهادت: ۱ آبان ۱۳۹۴
محل شهادت: حلب سوریه
وضعیت تأهل: متأهل
تعداد فرزندان: دو فرزند
مصطفی صدر زاده متولد ۱۹ شهریور ۱۳۶۵ در شهرستان شوشتر استان خوزستان در خانوادهای مذهبی به...
ای فلک گر من نمیزادی اجاقت کور بود؟!
من که خود راضی به این خلقت نبودم زور بود؟!
من که باشم یا نباشم کار دنیا لنگ نیست,..
من بمانم یا بمیرم هیچکسی دلتنگ نیست.
گوی رنگیات
روح رنگی ما
دنیای رنگارنگ روزهای کودکی
سیاهی شب
رنگ را گم کردهاند
نیست!
به خیالم دویدنهای نسیم رنگها را ربوده
به خیالم سیاهی کلاغها رنگهارا از زمین زدوده.
به خیالم نشدهای دل امید را گداخته باشد؟
ای آواز جاری وجود
دوباره نقش ده
دوباره روشن نما
دوباره جانده به خانهای عشق، محبت...
تماما وجود من به دنبال درک زخمهای وجودت به قعر نوشتهها و آنچه باید دید سفر کرد.
زیرا که برای یافتن درمان، ثفل وجود را باید شناخت.
بیزاری درونم از دروغ برایت روشن است؛ به دروغ درک کردن و مرحم زدن کار من نبوده و نیست.
راه را گماشتم تا تو تماما ضربهای احاطه شده وجودت را به وجودم سرازیر کنی...
میخواهم روی دل بذر صداقت بپاشم تا که یک رنگی درو کنم..
نمیخواهم گره های ذهنم را دوباره باز کنم و جهان را خاکستری ببینم
میخواهم به روح تجلی دست پیدا کنم تا که از ذات خویش آرامش بگیرم…
میخواهم دوباره بال هایم را بگشایم و بر فراز خواسته هایم پرواز کنم…
اوزان_نویس
آنگاه که از دنیا بروم چکاوکهای سرخِ دیار غربت در توابع برکهای که در آن گل نیلوفر مرده، خواهند گریست.
ابرهای سیاه گم شده به جبران تمام نباریدنهایی که در حق چشمهای یخ زده شده، خواهند بارید و آنگاه جسم پوشالیِ منجمد شده که در آستانه پوسیده شدن است از مزارِ خاک خوردهام مانند درختچه اقاقیا...
انیمیشن اختانوردها: بالا و فراتر از آن
محصولی از شرکت: نتفلیکس
«اختانوردها بالا و فراتر از آن»، مجموعه انیمیشنی در ژانر ماجراجویی، محصول کشور انگلیس و تولید شبکه «نتفلیکس» است. اختانوردها کاوش خود را ورای دریاها و به خشکی ها گسترش می دهند. به همراه دوستانی جدید، آنها قصد دارند از حیات وحش و...
الگوی تو در زندگی چه کسی است؟ کسایی که در راه دفاع از دینشون جانشونو فدا کردن
فرد مشهور مورد علاقه ات کیست؟
ایرانی مجید نوروزی خارجی جانی دپ
به کدام یک از اعضای خانواده ات نزدیک تر هستی؟
مامان
چه چیزی باعث می شود به سمت فرد خاصی جذب شوی؟
کسی که ادبش رو رعایت کنه و بی فرهنگ نباشه. به بزرگترش...
ادبیات پسارستاخیزی یعنی چی؟
آیا یه ژانره؟ توضیحش چیه؟ نمونه هاش..
×|☔️|× ادبیات داستانی رستاخیزی و پسا رستاخیزی و یا پسا آخرالزمانی نام زیرسبکی از ژانر علمی-تخیلی است که به طور خاص به ماجراهای پیش آمده در فضای پس از فاجعه ای بزرگ می پردازد.
×|?|× در این زیرسبک، معمولا تمدن انسانی نابود شده و...
نگاهم کرد و بعد از چند ثانیه سرش را پایین انداخت.
- آره من دوتا بچه دارم یه دختر یه پسر.
نگاهش کردم. عاشق شده بود، هم پدر شده بود، هم زندگی خوبی داشت.
- به نظرت کار اشتباهی نمیکنیم برای ناهار بیرون بریم؟
سرم را پایین انداختم و انگشتان کشیدهام را در هم گره زدم.
- اونم تنها!
دستی به موهای لختش...
نویسندگان گرامی صمیمانه از انتخاب "انجمن کافه نویسندگان" برای ارائه آثار ارزشمندتان متشکریم!
پیش از شروع تایپ آثار ادبی خود، قوانین و نحوه ی تایپ آثار ادبی در"انجمن کافه نویسندگان" را با دقت مطالعه کنید.
قوانین تایپ اپیزود، پادکست و دکلمه در انجمن کافه نویسندگان
هرگونه آثار شما در این بخش...