(به نام خدا)
کتاب: غرور و تعصب
نویسنده: جین استین
خلاصه:
«غرور و تعصب» احتمالا در سال ۱۷۹۷م نوشته شده و نویسنده در دههی اول قرن نوزدهم بازبینیهایی در آن انجام داد و در سال ۱۸۱۲م متن را نهایی کرد. سرانجام در آغاز سال ۱۸۱۳م منتشر شد. قهرمانان اصلی این رمان «الیزابت و دارسی» آدمهاییاند که به...
تالارادبیات
جین استین
دانلود کتاب
دانلود کتاب غرور و تعصب
قوانین بخش دانلود کتاب
کاف_طوفان
کافه نویسندگان
کتاب خوان باشیم
کتابخوانی
کلاسیک
یه جرعه کتاب
توجّه به نمونه هاي فوق بايد گفت كه پارادوكس يا تناقض در شعر و نثر به دو شيوه به كار مي رود :
1- به صورت تركيب اضافي يا وصفي : ( دولت فقر ) ( فرياد بي صدا )
2- به صورت غير اضافي و در جمله يا بيت (پي بردن به وجود تناقض در معني بيت يا عبارت)
آموزش آرایهها در کافه نویسندگان
آموزش ارایهها
آموزش پارادوکس
ارایه تناقض
ارایه ها
اموزش ارایهها توسط کاف_طوفان
انجمن کافه نویسندگان
تالارادبیات
متناقض نما
پارادوکس
کاف_طوفان
راز آسودن در چند کلمه است:
همه چیز را رها کنید ...
زندگی پر است از حوادث دوست داشتنی و ناگوار ...
وقتی چیز ناگواری پیش می آید، توازن خود را از دست می دهیم و این باعث ایجاد احساس منفی میشود که خود بصورت غم یا افسردگی بروز میکند.
عامل و علت احساسات منفی را رها کنید،
همه چیز را رها کنید:
آیا...
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان
میدونی نهنگا خیلی بدبختن؟
هر چی گریه کنن دل دلبرشون براشون نمیسوزه
فکر میکنه آب دریاس رو صورتشون.
اینه که یهو نهنگه دلش میپوکه میاد تو ساحل و میمیره.
نخند دکتر، من میدونم
من خودم یه نهنگه مردم.
#حمید_سلیمی
کاش من دو نفر بودم. یکی حرف میزد
و یکی دیگر گوش میداد،
یکی زندگی میکرد
و آن یکی به تماشای او مینشست.
چه خوب میتوانستم
خودم را دوست داشته باشم!
📙 همه میمیرند
✍🏻 سیمون دوبوار
cafe writers
cafewriters
cafewriters.xyz
انجمن رمان
انجمن رمان نویسی
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان
انجمن کافه نویسندگان
برشی از متاب های معروف و جملات بزرگان
برشی از کتاب
بهترین نوشته ها
تالارادبیات
تیکه کتاب
جملات بزرگان
عصرانه و کتاب
معرفی کتاب
معروف ترین جملات بزرگان تاریخ
معروف ترین جملات کتاب های معروف
کتاب باشیم
کتاب نویسی
کتابی
یک قاچ کتاب
آرایه ها
آرایه کنایه
آموزش آرایه ها
آموزش آرایه کنایه در ادبیات
آموزش جامع آرایهها
آموزشی
اموزش ارایهها توسط کاف_طوفان
تالارادبیات
مهم
کاف_طوفان
کنایه
کنایه در ادبیات
خواب دیدم قیامت شده است. هرقومی را داخل چالهای عظیم انداخته و بر سرهر چاله نگهبانانی گرز به دست گمارده بودند الا چاله ی ایرانیان. خود را به عبید زاکانی رساندم و پرسیدم: «عبید این چه حکایت است که بر ما اعتماد کرده نگهبان نگماردهاند؟»گفت:....
میدانند که به خود چنان مشغول شویم که ندانیم در...
آرایه مجاز
آرایهها
آرایهها در تالارادبیات
آموزش آرایهها
آموزش مجاز
آموزش مهم
آموزشی
اموزش ارایهها توسط کاف_طوفان
انجمن کافه نویسندگان
تالارادبیات
مجاز
مهم
کاف_طوفان
مانند پرنده باش که روی شاخه سست و ضعیف لحظه ای می نشینید و آواز میخواند و احساس میکند که شاخه می لرزد ،اما به آواز خواندن خود ادامه می دهد زیرا مطمئن است که بال و پر دارد.ویکتور هوگو