به نام امید زندگی
گل یاسم سلام!
چند وقت پیش بود که دیدم یکی از مغازه های سر کوچۀ مان یک بنر بزرگ چسبانده به شیشۀ ویترینش با این عنوان:«حرررررراج خداحافظی!»
میدانی من به یاد ندارم که تا به امروز وارد آن مغازه شده باشم ، یا شناختی از صاحبش یا کارکنانش داشته باشم.ولی همین عنوان«خداحافظی»ترس عجیبی...
بهترین خواهر دنیا
چو قلب شب تاریک تنهایی هایم دوستت دارم
چو بامداد خوش دوستت دارم
به یاد تو و یادهایت شب نشستم بیدار
چه خواب باشم چه بیدار باشم دوستت دارم
دوست داشتنت بزرگترین نعمت دنیاست
مرا شاد میکند و لبخند را به دنیایم هدیه میکند
حتی این روزها گاهی پرواز میکنم
من این دوست داشتن را بیشتر از هر چیز در این دنیا دوست دارم …
وقتی کسی در کنارت هست، خوب نگاهش کن
به تمام جزئیاتش
به لبخند بین حرف هایش
به سبک ادای کلماتش!
به شیوه ی راه رفتنش، نشستنش
به چشم هاش خیره شو!
دستهایش را به حافظه ات بسپار
گاهی آدم ها آنقدر سریع میروند که
حسرت یک نگاه سرسری را هم به دلت میگذارند
{رنگهای به خواب رفته}
نویسنده : @_nEgIn_
کلافه و بیحس دستی به میان موهای بلندش کشید.
دلش اندکی خواب میخواست.
خوابی همراه با آرامش، توام با رویایی شیرین.
دیگر صدای خوش موسیقی هم روحش را جلا و فکرش را آرام نمیکرد.
ثانیهها میگذرد و ماه کوچکتر میشود و خورشید نور میافشاند، ولی دنیای او...
″ هوالمحبوب ″
همیشه دلم میخواست بدونم قصه قندون سفید جهیزیه مریم چیه؟ قندونی که به اندازه کف دست طول داشت و پر شده بود از گل های پنج برگ ریز سرخ رنگ. کنارههای درش و اون قسمتی که چفت میشد به تنه ی پایینی قندون چین داشت چینهای ریز... درست مثل چین دامن اعظم خانوم زن همسایه دیوار به دیوارمون...