[~ یـادداشـتـــ هـای تـلـخ نـویـس ~]

گاهی اوقات حسرت تکرار شدن یک لحظه
بدترین حس دنیاست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هيچی فراموش نمیشه
هيچی از بين نمیره
زمان آروم آروم گرد و غباری روی خاطرات می نشونه
روش رو می پوشونه
فکر میکنی يادت رفته
اما صبح که از خواب پا می شی حالت بده
نمیدونی چته
نمیدونی دردت از کجا آب میخوره
اما کافيه که نسيمی يا خاطره ای خاکش رو برداره،
بعد همه چی تازه میشه
همه چی میآد بيرون
عين روز اول...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
فكر مي كردم آدم ها همان طور كه آمده اند، مي روند
نمي دانستم كه نمي روند
مي مانند
ردشان مي ماند
حتي اگر همه چيزشان را هم با خودشان بردارند و بروند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بود
ديگر هرگز نخواهد بود!
به خاطر بسپار ..
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وقتي اذيتم كردي ديگه نيا بگو ببخشيد
چون دوباره يادم ميوفته
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
اگر سکوت کردم به روی زندگی
به پای خوب بودنـم نگُـذار
روزگـار بـا ضربه هـایـش مرا لال کرده
فقط گهگاهی لبخند میزنم که بداند
هنوز هم مقاومم بـرای ضربه هـایش
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
شکافی در روحم ایجاد شده
تو فکر کردی دارم لبخند میزنم !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کم دلتنگیم
کم جایِ خالی داریم
این آسمانِ لعنتی هم هی میبارد
هی میبارد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
حال مارا کسی نمیفهمد
سال ها سوختیم و دود نداشت
زندگی یک دروغ مسخره بود
هیچکس واقعا وجود نداشت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
میخندم اما چیزی درونم مرد
چیزی سیاه و تلخ
روح مرا آزرد
میخندم اما باز
دلگیر و غمگینم
از آنچه که هستم،از آنچه میبینم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین