[ دلـنـوشـتـه های بــآرانـی ]

باران نم نم … لحظاتی برای قدم زدن ماست
برای احساس نم باران روی پوست مان، برای قدم زدن در کنار هم
برای خندیدن و صدای پای ما مثل بچه ها در زمین گل آلود …
برای بوسیدن و در آغو*ش کشیدن یکدیگر زیر شیرینی باران
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
باران را دوست دارم که به زندگی ما می بارد
عاشق احساساتی هستم که هر طوفان ایجاد می کند
تو و من برای هر طوفانی که با آن می آید زندگی می کنیم
اوه، عزیزم، باران می گوید که من دوباره و دوباره عاشقت هستم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
گفتی باران نم نم را دوست داری
آیا می دانی که
هر وقت گریه می کنم هوا بارانی می شود؟
شاید به همین خاطر است که
خوشحال هستی
حتی اگر من دل شکسته باشم
لذت می بری هر وقت من گریه می کنم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
باران فقط قطرات آب نیست
باران، عشق آسمان برای زمین است
آن ها هرگز همدیگر را ملاقات نکردند اما عشق را اینگونه برای هم می فرستند
از عشق طبیعت لذت ببر!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تو آفتابی بودی که
باران را دوست دارد
و من بارانی بودم
که تو را دوست داشت آفتاب من …

اما حتی اگر
تضادها جذب هم شوند
من و تو هرگز یکدیگر را نمی ببینیم

مگر در یک رویداد سرنوشت ساز
که رنگین کمانی بسازیم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
عشق تنها چیزی است که نمی توانی توصیفش کنی
مانند ظاهر یک گل رز،
بوی باران،
یا احساس جاودانگی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مثل باران بهاری که نمی گوید کی
بی خبر در بزن و سرزده از راه برس
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
زیر چتر مهربانیت مرا پناه میدهی ؟
بارانی ام امشب …
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
فرقی نمیکنه هوای الان چند نفره ست !
مهم اینه که تو نیستی و من مجبورم تنهایی، دلتنگی آسمون رو تحمل کنم …
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
قسم به نغمه ی باران بمان بهانه ی من
بدون تو تابش آفتاب کمرنگ است
به هر کجا که روی هر زمان و هر لحظه
دلم همیشه برای نگاه تو تنگ است
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین