کنج دل ‹⁦♥️⁩›

[رَعد؛رَعد؛ عضو تأیید شده است.]

گاهی وقت ها
دلم می‌خواست می‌خوابیدم
و
در دوران دیگری بیدار می‌شدم..!

#اریش‌ماریا_رمارک

 

[رَعد؛رَعد؛ عضو تأیید شده است.]

برای من که پُرم
از فراق قصه نگو
اگر کتاب تو باشی
کتابخانه منم....

#سیدتقیسید

 

[رَعد؛رَعد؛ عضو تأیید شده است.]

چه برایت بنویسم؟
که هرگاه خواستم برایت بنویسم، احساس کردم که قلبم از جایش کنده خواهد شد تا در سینه تو بنشیند.

#غسان_کنفانی

 

[رَعد؛رَعد؛ عضو تأیید شده است.]

من به تو مربوطم
طوری‌ که اندوه به شب
طوری‌ که صدای بنان به حاشیه غروب
طوری‌ که آن قناری زرد غمگین به شاملو
بی‌آنکه هیچ‌کدام
دلیل قانع‌کننده‌ای داشته باشیم...

#لیلا_کردبچه

 

[رَعد؛رَعد؛ عضو تأیید شده است.]

بر باد می‌دهم همه‌ی بودِ خویش را
یعنی تو را به دست خودت می‌سپارمت
باران بشو،ببار به کاغذ،سخن بگو
وقتی که در میان خودم می‌فشارمت...

#سیدمهدیموسوی

 

[رَعد؛رَعد؛ عضو تأیید شده است.]

باید کسی را،
پیدا کنم دوستم داشته باشد
آنقدر که،
یکی از این شب‌های لعنتی
آغوشش را،
برای من و یک دنیا خستگی بگشاید
هیچ نگوید
هیچ نپرسد...

#نزار_قبانی

 

[رَعد؛رَعد؛ عضو تأیید شده است.]

شاید روزی بی‌آنکه نامت را بدانم با هم از خیابانی گذشته‌ایم و بی‌آنکه بدانیم؛
سایه‌هایمان همدیگر را در آغو*ش کشیده‌اند...

#محمدعسکریساج

 

[رَعد؛رَعد؛ عضو تأیید شده است.]

‌نگرانم ولی چه بايد كرد
عشق،
دلواپسی نمی‌فهمد
درد من،خط ميخی است عزيز
درد من را كسی نمی‌فهمد...

#یاسر_قنبرلو

 

[رَعد؛رَعد؛ عضو تأیید شده است.]

عشقِ به انسان ،
هر قدرتی را از پای در خواهد آورد !
خوشا روزگارانی که چشم‌ها ،
بر ل*ب‌ها حقِ اولویت داشتند ...!

#حسین_پناهی

 

[رَعد؛رَعد؛ عضو تأیید شده است.]

اینقدر به ما
نگویید «بی احساس»؛
ما تمامِ ذوق هایمان،
عشقمان و احساساتمان
خرج یک نفر شد
آن هم بُرد و رفت ...
می‌گویید نه ؟
از خودش بپرسید...

#علی_ذاکر