چگونه نویسنده شویم؟ یک برنامۀ ۱۰ هفته‌ای برای شروع نوشتن و آموزش نویسندگی ✓شاهین کلانتری✓

می‌خواهید به تأثیر شگفت‌انگیز رونویسی پی ببرید؟ یک بار پس از نیم تا یک ساعت رونویسی از متن مورد علاقه‌تان، سعی کنید بخشی از خاطرات قدیمی خودتان را بنویسید. آن‌وقت ببینید چه اتفاقی برای نثر شما می‌افتد. متوجه می‌شوید جنبه‌هایی از تکنیک ‌نویسنده‌ای که از روی اثرش رونویسی کرده‌اید، با سرعتی بالا در قلم شما ته‌نشین شده است.

تقلید یکی از بهترین راه‌ها برای آغاز نوشتن است.

این اشتباه مهلکی است که توقع داشته باشیم از روز اولِ نویسندگی به سبک منحصربه‌فرد خودمان برسیم. نویسندۀ مشتاق، در ابتدا یک کپی‌کار خوب است. این قانون مهارت‌آموزی در هنر است؛ از نویسندگی گرفته تا موسیقی و نقاشی.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مارسی کاهان در مقاله‌ای با عنوان یادگیری از نوشته‌های دیگران محسنات خواندن آثار نویسندگان دیگر را اینگونه توصیف می‌کند:

هر یک از این آثار از زاویۀ دیگری به جهان نگریسته‌اند، که آشنایی با نگاه‌های متفاوت برای هر نویسنده‌ای ضروری است.هر نویسنده‌ای برای توصیف شخصیت‌های خود از روش تازه‌ای استفاده کرده، با این روش می‌توانید شخصیت‌های خودتان را بهتر و ملموس‌تر معرفی کنید.زندگی مملو از اتفاقات و حوادث پیش‌بینی‌ناپذیر است. نویسندگان چگونه از این موضوع بهره برده‌اند؟چگونه می‌توانیم خواننده را از حالت عادی به حالت غیر عادی بکشانیم؟ دو ابزار این کار استعاره و تشبیه است.

همچنین او تمرین جالبی را پیشنهاد می‌دهد که می‌توانید رونویسی از داستان‌ها را به کار اثربخش‌تری تبدیل کنید:

از میان داستان‌هایی که خوانده‌اید، داستان مورد علاقۀ خودتان را انتخاب کنید و آن را از زاویۀ دید تازه‌ای بنویسد.

برای مثال می‌توانید شعر مورد علاقه‌تان را، که روایتی جذاب دارد، به نثر بازنویسی کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تمرین هفتهٔ ششم:

یک جستار یا داستان کوتاه انتخاب کنید. سه بار از روی آن بنویسید.

دو پیشنهاد:

مجموعه داستان: یوزپلنگانی که با من دویده‌اند-بیژن نجدی

جستار: چرا ادبیات؟ (از کتابی به همین نام)-ماریو بارگاس یوسا (دقت کنید نسخه‌ای که از این مقاله روی اینترنت هست، چکیده‌ای خیلی کوتاه از این مقاله است. پس اصل کتاب را تهیه کنید. ترجمۀ درخشان عبدالله کوثری در این کتاب مثال‌زدنی است.)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
هفته هفتم

من در کلمات پراکنده شدم، چون بذر گندم که آن را در خاکِ شخم‌زده می‌پاشند.
-بیژن جلالی

هر واژه یک پرندۀ آزاد است.
-فرخ تمیمی

واژه‌ها جادویی ندارند اگر ما بهشان ندهیم.
-یداله رویایی



معجزۀ کلمات

نویسندگی یعنی برخورد متفاوت با کلمات. سونیا شوکه می‌گوید:

«کلمات شما همان آجرها و مصالحی هستند که رؤیاهایتان را با آن‌ها می‌سازید. کلمات شما بزرگ‌ترین قدرتی‌اند که در اختیار دارید. کلماتی که انتخاب و استفاده می‌کنید همان زندگی‌ای که تجربه می‌کنید را، می‌سازند.»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده معمار و بنای ساختمان کلمات است. هفتۀ سوم و قاعدۀ ۱۰ برابر را که یادتان هست. دامنۀ واژگان یک نویسنده باید ده برابر مردم عادی باشد.

از خوش‌شانسی ماست که زبانی به زیبایی فارسی داریم؛ زبان حافظ و سعدی.

رالف والد امرسون، شاعر، سخنران و فیلسوف قرن نوزدهم آمریکا دربارۀ سعدی می‌گوید:

سعدی با زبان بومی خود که فارسی است، برای همۀ ملت‌های جهان سخن می‌گوید، و مانند هومر، شکسپیر، سروانتس و مونتنی، سخنانش همیشه تازه و مناسب زمان است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
و محمود کیانوش در کتاب «در حکایت و شکایت زبان فارسی» دربارۀ حافظ می‌گوید:

…لسان‌الغیب، حافظ شیرازی، که نه فقط معنی عامّ کلمه‌ها، بلکه تاریخ دراز هر کلمه بر او معلوم بود، چنانکه زبان‌ناشناسان از ایمانش بوی کفر می‌شنیدند، و کفرش را ایمان می‌پنداشتند…

هر چه دامنۀ واژگان گسترده‌تری داشته باشیم درک و شعور ما از عالم بیشتر می‌شود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
دقت در جزئیات و تفاوت واژه‌ها نکتۀ مهمی است که نمی‌توانیم از زیر بار آن فرار کنیم، آیا تفاوت «است» و «هست» را می‌دانید؟ سعید عقیقی نویسنده و منتقد مطرح سینما، تفاوت «است» و «هست» را اینگونه بیان کرده:

«میان است و هست تفاوت بسیار است. به بیان ساده: آن چه هست، هست، یعنی هستی دارد. اما آن چه است، هستی‌اش تمام نیست و شاید که نباشد. می‌گوییم هوا سرد است و نمی‌گوییم هوا سرد هست. هستی ذاتی‌ست و استی عرضی. وقتی هستی یعنی از بود و است و خواهد بود، از دستور زبان و دستور زمان، گذشته‌ای. دیگر هستی. دگران روند و آیند و تو هم‌چنان که هستی.»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
برای بهتر شناختن واژه‌ها به تفاوت کلمات عینی و ذهنی (+) توجه کنید.

کلمات عینی کلماتی هستند که اغلب انسان‌ها تصور یکسانی دربارۀ آن‌ها دارند: مثل گوجه، کتاب، صندلی اما دربارۀ کلمات ذهنی بر خلاف کلمات عینی، برداشت‌های مختلفی وجود دارد، و در ذهن هر کسی تصویر متفاوتی شکل می‌دهند. مثل: عدالت، عشق، شادی و…

یکی از راه‌های خوب برای بازی با کلمات بهره‌گیری از نقشه‌های ذهنی است. یک کلمه ‌را در مرکز صفحه بنویسید و حالا فکر کنید آن کلمه منفجر شده و کلمات دیگری از دل آن بیرون آمده‌اند و در حال پخش شدن در جای‌جای صفحه هستند. تمام کلماتی که به ذهنتان تداعی می‌شوند را بنویسید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
تمرین هفتهٔ هفتم:

۱

با کلمات نقاشی بکشید.

چیزی را انتخاب کرده و دقیق نگاهش کنید.

اینکه چه چیزی را انتخاب می‌کنید به علاقۀ خودتان بستگی دارد. می‌تواند سیب، درخت، صندوق صدقات یا گوشی موبایلتان باشد. بعداً می‌توانید چیزهایی مثل یک خانه یا خیابان و ماشین را انتخاب کنید.

چند دقیقه با جدیت به موضوعی که انتخاب کرده‌اید خیره شوید مثل آنکه بخواهید تصویری از آن بکشید. حالا آن را با کلماتتان تصویر کنید. تا جای ممکن از کلمات عینی استفاده کنید.

قانون معروف نوشتن این است: نگو، نشان بده!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مثال:

به جای: هوا خیلی ناجور بود.

بنویسید: یک هفته هر روز باران می‌بارید.

۲

این‌ بار می‌رویم سراغ سعدی، به نیت جمع کردن کلمه، اصلاً مهم نیست واژه‌هایی که پیدا می‌کنیم کاربردی در زبان روزمره دارند یا نه.

برای جمع کردن کلمات حداقل ۵ غزل یا حکایت سعدی را به دقت و مرور چندباره بخوانید.

خواندن چندبارۀ گلستان سعدی برای هر نویسندۀ داستانی و غیرداستانی فارسی‌زبان از نان شب هم واجب‌تر است.

راستی اگر دوست دارید از تأثیر سعدی بر داستان‌نویس‌های ایرانی آشنا شوید نگاهی بیاندازید به داستان‌های ابراهیم گلستان.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کی این تاپیک رو خونده (کل خوانندگان: 0)
هیچ کاربر ثبت نام شده ای این تاپیک را مشاهده نمی کند.
عقب
بالا پایین