طاق و رواق مدرسه و قال و قیل علم
در راه جام و ساقی مهرو نهاده ایم
ل لطفا
در راه جام و ساقی مهرو نهاده ایم
ل لطفا
مشاعره مشاعره با حروف تعیینی
- نویسنده موضوع مرهم
- تاریخ شروع
ل*ب شیرین تو هر دم شکر انگیزترست
زلف دلبند تو هر لحظه دلاویزترست
حرف ب
زلف دلبند تو هر لحظه دلاویزترست
حرف ب
بیا ای ساقی گلرخ، بیاور باده رنگین
که فکری در درون ما ازین بهتر نمی گیرد
و لطفا
که فکری در درون ما ازین بهتر نمی گیرد
و لطفا
وقتی به یاد نام شما آب میخوریم
انگار جای آب می ناب میخوریم
حرف غ
انگار جای آب می ناب میخوریم
حرف غ
غلام همت دردی کشان یکرنگم
نه آن گروه که از رق لباس و دل سیهند
ن لطفا
نه آن گروه که از رق لباس و دل سیهند
ن لطفا
نمیری شهریار از شعر شیرین روان گفتن
که از آب بقا جویند عمر جاودانی را
حرف ی (( :
که از آب بقا جویند عمر جاودانی را
حرف ی (( :
یکی دیوانه‌ای آتش بر افروخت
در آن ھنگامه جان خویش را سوخت
ھمه خاکسترش را باد میبرد
وجودش را جھان از یاد میبرد
حرف پ
در آن ھنگامه جان خویش را سوخت
ھمه خاکسترش را باد میبرد
وجودش را جھان از یاد میبرد
حرف پ
پروانه جز بشوق در آتش نمیگداخت
میدید شعله در سر و پروای سر نداشت
ج لطفا
میدید شعله در سر و پروای سر نداشت
ج لطفا
جان کندن عبث را بر خود کنیم شیرین
یکچند کوه می کند بیهوده کوهکن هم
حرف ص
یکچند کوه می کند بیهوده کوهکن هم
حرف ص
صبح چون خورشید رخشان رخ نمود از کوهسار
ماه من از در درآمد با رخی خورشیدوار
ع لطفا
ماه من از در درآمد با رخی خورشیدوار
ع لطفا