« ناگزیر » از ریشهی “گزیر” به معنای چاره و راهحل. به این معناست که چارهای جز انجام کاری وجود ندارد.
« ناگریز » از ریشه “گریز” به معنای فرار و اجتناب. به این معناست که امکان فرار از چیزی وجود ندارد و باید با آن روبرو شد.
مثال:
~ دانشجویان ناگزیر از مطالعه برای امتحان هستند. ( چارهای جز مطالعه ندارند. )
~ در شرایط جنگی، سربازان ناگریز از مبارزه هستند. ( نمیتوانند از مبارزه فرار کنند. )
« صراحت » به معنی روشنی و وضوح در بیان، بیپرده و صادقانه صحبت کردن و بدون تعارف و رودربایستی سخن گفتناست.
این کلمه گاهی اوقات به صورت سراحت نوشته میشود که صحیح نیست.
قورمه سبزی املای صحیحتر و اصیلتر هستش. ( قورمه به معنای گوشت خشک یا کنسرو شده) قرمه سبزی هم درسته ولی املاش بخاطر تلفظ و ریشهی مغولی ایجاد شده. ( در زبان مغولی، واج «و» و «ق» شباهت تلفظی دارند، و این باعث شده تا در زبان فارسی نیز به شکل «قرمه» به کار برود.)