از کتابهای قشنگ اینا قشنگهاش بودن به نظرم. که شاید خیلیهاشو هم خونده باشید

.
صد سال تنهایی از گابریل گارسیا مارکز. داستان چند نسل از خانوادهی بوئندیا در شهر خیالی ماکوندو. پر از عشق، سیاست و جادو.
جنایت و مکافات از فئودور داستایوفسکی. داستان جوانی فقیر که برای رسیدن به عدالت خودش مرتکب قتل میشود، اما وجدانش اونو راحت نمیذاره و در آخر اونو درهم میشکنه.
برادران کارامازوف از فئودور داستایوفسکی. یه رمان فلسفی روانی دربارهی ایمان، تردید، خانواده و قتل. یکی از عمیقترین رمانهاست.
مسخ از فرانتس کافکا. داستان معروف مردی که یک روز صبح بیدار میشود و میبیند تبدیل به حشرهای غولپیکر شده؛ مثالی از تنهایی و بیگانگی انسان.
موبی دیک از هرمان ملویل. داستان کاپیتان آهب که با وسواس تمام دنبال نهنگ سفید افسانهای میره.
دنیای قشنگ نو از آلدوس هاکسلی. کافه نویسندگان دربارهی آیندهای که انسانها مهندسی ژنتیک میشوند و آزادی در ازای رفاه از دست میره.
۱۹۸۴ از جورج اورول. داستان حکومتی تمامیتخواه که حتی افکار مردم رو کنترل میکنه.
بوفهی عریان از ویلیام اس.باروز. داستانی پر از خیالپردازی و نقد اجتماعی. پر از تصاویر عجیب، صحنههای وهمانگیز و نقد تند به اعتیاد، سیاست و فساد اجتماعی. این کتاب بهخاطر فرم روایی غیرخطی و محتواش سالها ممنوع بود.
تاج دوقلوها از کاترین دویل و کاترین وبر. داستان دو خواهر دوقلو که یکی شاهزادهای در کاخ و دیگری دختری دزدیدهشده در صحراست. سرنوشت آنها با تاج سلطنتی و بعد به هم گره میخوره.
فابل از آدریان یانگ. دربارهی دختری به نام «فابل» است که پس از سالها رها شدن توسط پدر دزد دریاییاش، تصمیم میگیرد خودش راهی برای بقا پیدا کند و در عین حال رازهای خطرناک گذشتهی خانوادهاش را کشف کند.